فیک طلسم شده قسمت ۸۳
صبح شد و جسیکا بیدار شد دید خونه مرتب شده عه
جون کوک با یه سینی پراز خوراکی های تقویتی اومد دوتایی رو تخت صبحانه خوردن جون کوک لباس قشنگش خریده بود برای جسیکا آورد داد بهش
جسیکا هم محکم بغلش کرد و گفت ممنونم ازت
جون کوک خندید و گفت بپوش بریم گردش
پوشید و رفتن بیرون توی پارک دوران کودکی اشون رفتن جسیکا نشست روی تاپ و تکون میخورد نفس عمیقی کشید و جون کوک هم تاپ بغلی اش نشست و دوتایی باهم داشتن به گذشته فکر میکردن
جون کوک دست زد و نگذاشت که جسیکا توی خاطرات گذاشته اش فرو بره
و براش ایفوریا میخوند
جسیکا چون عاشق این آهنگ بود
شروع به تاپ خوردن تند کرد
و آنقدر محو آهنگ و جون کوک شده بود
از تاپ پرتاب شد پایین
جون کوک با یه سینی پراز خوراکی های تقویتی اومد دوتایی رو تخت صبحانه خوردن جون کوک لباس قشنگش خریده بود برای جسیکا آورد داد بهش
جسیکا هم محکم بغلش کرد و گفت ممنونم ازت
جون کوک خندید و گفت بپوش بریم گردش
پوشید و رفتن بیرون توی پارک دوران کودکی اشون رفتن جسیکا نشست روی تاپ و تکون میخورد نفس عمیقی کشید و جون کوک هم تاپ بغلی اش نشست و دوتایی باهم داشتن به گذشته فکر میکردن
جون کوک دست زد و نگذاشت که جسیکا توی خاطرات گذاشته اش فرو بره
و براش ایفوریا میخوند
جسیکا چون عاشق این آهنگ بود
شروع به تاپ خوردن تند کرد
و آنقدر محو آهنگ و جون کوک شده بود
از تاپ پرتاب شد پایین
۵.۲k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.