p19
جیرال رو میگیره و میدوئه سمت در که درا قفل میشن
مرده:فکر نکن میزارم بری
کوک:با صدای مرد به سمتش چرخیدم
کوک:چی میخوای
مرده:تو باید شوهر دخترم باشی وگرنه میکشمت
کوک:ههه زودباش
مرده:خودت خواستی با قدرتی که داشت یه توپ درست کرد که میخواست پرتاب کنه مرده بیهوش شد وقتی افتاد زمین دیدیم همون پسره که اونروز بود (شوگا)به سرش زده
شوگا:فرار کنین
جی:اخه گربه...
شوگا: اون من بودم حالا هم برین زود کوک با دستش اون قفل رو شکست و دویدیم به جنگل نوشته بود هوسی کوک:اینجا بود؟
جیرال:اینجاست اره
کوک:مطنئنی
جیرال:اره
کوک:باشه
جیرال:وقتی که داشتیم میدوئیدیم یه تیری به مغز استاد خورد و مرد به پشتم نگاه کردم که پدربزرگشدن رو دیدم
مرده:مردی دیگه
خواست بهم شلیک کنه که
بل بل بد جایی کات کردم میدونم
شرطا:
کامنت:۳۰
لایک:۵۰
مرده:فکر نکن میزارم بری
کوک:با صدای مرد به سمتش چرخیدم
کوک:چی میخوای
مرده:تو باید شوهر دخترم باشی وگرنه میکشمت
کوک:ههه زودباش
مرده:خودت خواستی با قدرتی که داشت یه توپ درست کرد که میخواست پرتاب کنه مرده بیهوش شد وقتی افتاد زمین دیدیم همون پسره که اونروز بود (شوگا)به سرش زده
شوگا:فرار کنین
جی:اخه گربه...
شوگا: اون من بودم حالا هم برین زود کوک با دستش اون قفل رو شکست و دویدیم به جنگل نوشته بود هوسی کوک:اینجا بود؟
جیرال:اینجاست اره
کوک:مطنئنی
جیرال:اره
کوک:باشه
جیرال:وقتی که داشتیم میدوئیدیم یه تیری به مغز استاد خورد و مرد به پشتم نگاه کردم که پدربزرگشدن رو دیدم
مرده:مردی دیگه
خواست بهم شلیک کنه که
بل بل بد جایی کات کردم میدونم
شرطا:
کامنت:۳۰
لایک:۵۰
۵۳.۷k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.