پارت 6لیزکوک
لیسا :ازش جدا شدم گفتم تو اگه می خوای منو اذیت کنی شبیه کای تعم لب منو فراموش کن وبرو
جونک کوک :نه من واقعا عاشقتم
سلنا:آروم در باز کردم دیدم دارن باهم حرف های عاشقانه میزنن بی سر صدا رفتم پشت مبل
لیسا :دیدم گوشیم زنگ خورد
وای جی :سلام خانوم مانوبان خواستم درباره اهنگتون بگم کنسرت داریم سرش
لیسا:کی
وای جی:فردا
لیسا :باش
فردا
روز کنسرت
لیسا:جونگ کوک سلنا
سلنا و جونگ کوک:جانم
لیسا:شما هم بیاین
دونفری :چشم
لیسا :ممنون
خب آمده شدن برای صحنه
سلنا:وقتی همه جونگ کوک لیسا باهم دیدن جا خوردن 😂
خب کنسرت شروع شد
لیسا:تو قول دنیا بهم دادی و من باور کردم اومدم بقیش بخونم که همه خاطراطم اومد جلو چشمم گریم گرفت نتونستم بخونم که دیدم فن ها دارن همه باهم می خونن یک صدا خیلی قشنگ رسید به اوجش پاشدم گفتم عاشق خودم داد زدم با صدای بغض دار همه فن ها داد میزدن می خونندن
جونک کوک :نه من واقعا عاشقتم
سلنا:آروم در باز کردم دیدم دارن باهم حرف های عاشقانه میزنن بی سر صدا رفتم پشت مبل
لیسا :دیدم گوشیم زنگ خورد
وای جی :سلام خانوم مانوبان خواستم درباره اهنگتون بگم کنسرت داریم سرش
لیسا:کی
وای جی:فردا
لیسا :باش
فردا
روز کنسرت
لیسا:جونگ کوک سلنا
سلنا و جونگ کوک:جانم
لیسا:شما هم بیاین
دونفری :چشم
لیسا :ممنون
خب آمده شدن برای صحنه
سلنا:وقتی همه جونگ کوک لیسا باهم دیدن جا خوردن 😂
خب کنسرت شروع شد
لیسا:تو قول دنیا بهم دادی و من باور کردم اومدم بقیش بخونم که همه خاطراطم اومد جلو چشمم گریم گرفت نتونستم بخونم که دیدم فن ها دارن همه باهم می خونن یک صدا خیلی قشنگ رسید به اوجش پاشدم گفتم عاشق خودم داد زدم با صدای بغض دار همه فن ها داد میزدن می خونندن
۱۰.۳k
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.