ای غزه اندکی صبر سحر نزدیک است ...

ای غزه اندکی صبر سحر نزدیک است ...
نمیدانم چقدر سخت است دیدن تکه پاره شدن عزیزان ...
نمیدانم چقدر سخت است دیدن ویرانی منازل ...
نمیدانم چقدر سخت است قطع شدن دستان و پاها ...
نمیدانم چقدر سخت است ریختن سقف روی بدن انسان...
نمیدانم چقدر سخت است انتظار کشیدن برای انفجار و مُردن ...
نمیدانم چقدر سخت است فرو افتادن بمب های یک تنی روی خانه های مسکونی...
نمیدانم چقدر سخت است بیرون کشیدن جنازه پسر و پدر و مادر و همسر و خواهر و برادر از زیر آوار ...
نمیدانم چقدر سخت است زخم های عمیق بر گوشت و پوست و استخوان...
نمیدانم چقدر سخت است گرسنه و تشنه بودن ...
نمیدانم چقدر سخت است کودکی با بدن صدچاک ناله بزند و مادری نباشد تا آرامش کند ...
پدری نباشد تا بغلش کند...
خواهری نباشد تا لیوانی آب برایش بیاورد...
دارویی نباشد تا به او تزریق شود ...
نمیدانم...
من هیچ چیز نمیدانم...
اما میدانم اسرائیل و نتانیاهو تاوان خواهند داد ...
تاوانی برای همیشه تاریخ ...
تاوان کشتار بیگناهان ...
تاوان ظلم و ستم بر بیگناهان...
تاوان همه جرائم سالیان گذشته ...
تاوانی که منجر به نابودی کامل اسرائیل از صفحه گینی میشود ...
میدانم که به ساعت صفر نزدیک میشویم ...