سالروز رحلت مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به شیخ حسنعلی
سالروز رحلت مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به شیخ حسنعلی نخودکی (ره) گرامی باد.
عارف واصل شیخ حسنعلی نخودکی در سال 1279 هجری قمری در اصفهان دیده بر جهان گشود. ایشان علاوه بر تهذیب نفس و کرامات نفسانی، دریایی موّاج از علوم ظاهری و باطنی بود. در 17شعبان سال 1361 هجری قمری به دیار حق شتافت. مرقد مطهر ایشان هموراه زیارتگاه سالکان عاشقان، در مشهد مقدس می باشد.
زندگینامه و شرح حال آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی(ره):
شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره)، در خانواده زهد و تقوی و پارسائی چشم به جهان گشود، پدر وی مرحوم ملاّ علی اکبر، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می کرد و آنچه عاید او می شد، نیمی را صرف خویش و خانواده می کرد و نیم دیگر را به سادات و ذراری حضرت زهرا علیها السلام اختصاص می داد.
در سال 1269 هجری قمری، دختری به وی عنایت شد که مادرش تا چهار ماه پس از وضع حمل حتی قطره ای شیر در سینه نداشت و آنچه دوا و دعا کردند، مؤثر نیفتاد. تا یکی از دوستان، او را به سوی مردی صاحب نفس به نام حاج محمد صادق تخته پولادی هدایت کرد.
ملاعلی اکبر به دلالت دوست خود، به حضور حاجی رسید و عرض حاجت نمود. حاجی به وی دستور داد تا هر چه دعا و دوا برای زوجه اش گرفته است، از وی دور سازد و خود، در حبّه نباتی بدمید و فرمود تا آن را به زوجه خود بخوراند. با انجام دستور حاجی، پس از ساعتی شیر از سینه زن جریان یافت و به خارج راه گشود و همین امر سبب ارادت فراوان ملا علی اکبر به مرحوم حاج محمّد صادق(ره) گردید و مدت بیست و دو سال خدمت ایشان را به عهده گرفت و در این مدت، تحت تربیت و ارشاد وی به مقاماتی معنوی نائل آمد.
ملا علی اکبر در شهر، به کسب خود اشتغال می ورزید و در عین حال حوایج آن مرد بزرگ را نیز فراهم می ساخت و شبهای دوشنبه و جمعه به خدمت او می رفت و در تخت پولاد بیتوته می کرد.
از طرف دیگر مرحوم ملا علی اکبر که فرزند ذکوری نداشت، عهد کرده بود که به اعتاب مقدسه مشرّف و متوسل شود تا خداوند پسری به او کرامت فرماید، این سفر که در سال یازدهم از خدمت او به مرحوم حاجی محمد صادق اتفاق افتاد با حامله شدن عیالش پایان پذیرفت و حاجی قبل از تولّد فرزند به او بشارت پسری داده و سفارش کرده بود که آن پسر را «حسنعلی» نام گذارد.
در سحرگاه یک شب که ملا علی اکبر در تخت پولاد، به خدمت استاد خود سرگرم بود، خبر شادی بخش تولّد نوزاد را از استاد خود می شنود و مجدداً در مورد نامگذاری کودک به «حسنعلی» توصیه می گردد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی شب دوشنبه و یا جمعه نیمه ماه ذی القعدة الحرام سال 1279 هجری قمری با بشارت قبلی مرحوم حاجی محمّد صادق در اصفهان در محلّه معروف به جهانباره که گویند میهمانسرای سلطان سنجر بوده است، دیده به جهان می گشاید.
فضایل و کرامات:
آنان که خدا را شناختند، تنها جسمشان در دنیا با مردم و قلبشان همیشه در نزد خداست و اگر لحظه ای از او چشم فرو بندند، روحشان از شوق دیدار او در قالب جسم تاب نیاورد... آن ها که امین ودایع اویند و مخزن اسرار و معدن انوارش، آن قدر بر عبودیت که هدف و غایت خلقتشان بود، پای فشردند تا به کنه و حقیقت آن دست یافتند و محبتش در سراسر وجودشان رسوخ کرد تا آنجا که خدا نیز آنان را به دوستی پذیرفت و ذکر لبشان این شد: «الهی بک هامَت القُلوبُ الوالِهه وَ عَلی مَعرفَتِک جُمِعت العُقولُ المتباینه فلا تطمئن القلوب إلا بِذکرک ولا تسکن النفوس إلا عند رؤیاک»..
و او در ایاک نستعین اش صادق بود که وقتی برایش سجاده و رختخوابی هدیه فرستادند، گفت: «سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب می دانم، می پذیرم؛ ولی به رختخواب نیازم نیست؛ زیرا که 25 سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهاده ام»... و او محب صادق و پاکباز بود که معشوق در عوض این پاکبازی، لذتی از انس و قرب خود را به او نمایانده بود... به صاحب کرامت، شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی...
نصایح و نکته های اخلاقی
حاج حسنعلی نخودکی که رضوان خدا بر او باد انکار به داشتن علم(کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:
اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جائی به کار نبرید؟
امام خمینی(ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می بارید. سر بزیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند:نه نمی توانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام(ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می دهم و آن اینکه: بعد از نماز
عارف واصل شیخ حسنعلی نخودکی در سال 1279 هجری قمری در اصفهان دیده بر جهان گشود. ایشان علاوه بر تهذیب نفس و کرامات نفسانی، دریایی موّاج از علوم ظاهری و باطنی بود. در 17شعبان سال 1361 هجری قمری به دیار حق شتافت. مرقد مطهر ایشان هموراه زیارتگاه سالکان عاشقان، در مشهد مقدس می باشد.
زندگینامه و شرح حال آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی(ره):
شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره)، در خانواده زهد و تقوی و پارسائی چشم به جهان گشود، پدر وی مرحوم ملاّ علی اکبر، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می کرد و آنچه عاید او می شد، نیمی را صرف خویش و خانواده می کرد و نیم دیگر را به سادات و ذراری حضرت زهرا علیها السلام اختصاص می داد.
در سال 1269 هجری قمری، دختری به وی عنایت شد که مادرش تا چهار ماه پس از وضع حمل حتی قطره ای شیر در سینه نداشت و آنچه دوا و دعا کردند، مؤثر نیفتاد. تا یکی از دوستان، او را به سوی مردی صاحب نفس به نام حاج محمد صادق تخته پولادی هدایت کرد.
ملاعلی اکبر به دلالت دوست خود، به حضور حاجی رسید و عرض حاجت نمود. حاجی به وی دستور داد تا هر چه دعا و دوا برای زوجه اش گرفته است، از وی دور سازد و خود، در حبّه نباتی بدمید و فرمود تا آن را به زوجه خود بخوراند. با انجام دستور حاجی، پس از ساعتی شیر از سینه زن جریان یافت و به خارج راه گشود و همین امر سبب ارادت فراوان ملا علی اکبر به مرحوم حاج محمّد صادق(ره) گردید و مدت بیست و دو سال خدمت ایشان را به عهده گرفت و در این مدت، تحت تربیت و ارشاد وی به مقاماتی معنوی نائل آمد.
ملا علی اکبر در شهر، به کسب خود اشتغال می ورزید و در عین حال حوایج آن مرد بزرگ را نیز فراهم می ساخت و شبهای دوشنبه و جمعه به خدمت او می رفت و در تخت پولاد بیتوته می کرد.
از طرف دیگر مرحوم ملا علی اکبر که فرزند ذکوری نداشت، عهد کرده بود که به اعتاب مقدسه مشرّف و متوسل شود تا خداوند پسری به او کرامت فرماید، این سفر که در سال یازدهم از خدمت او به مرحوم حاجی محمد صادق اتفاق افتاد با حامله شدن عیالش پایان پذیرفت و حاجی قبل از تولّد فرزند به او بشارت پسری داده و سفارش کرده بود که آن پسر را «حسنعلی» نام گذارد.
در سحرگاه یک شب که ملا علی اکبر در تخت پولاد، به خدمت استاد خود سرگرم بود، خبر شادی بخش تولّد نوزاد را از استاد خود می شنود و مجدداً در مورد نامگذاری کودک به «حسنعلی» توصیه می گردد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی شب دوشنبه و یا جمعه نیمه ماه ذی القعدة الحرام سال 1279 هجری قمری با بشارت قبلی مرحوم حاجی محمّد صادق در اصفهان در محلّه معروف به جهانباره که گویند میهمانسرای سلطان سنجر بوده است، دیده به جهان می گشاید.
فضایل و کرامات:
آنان که خدا را شناختند، تنها جسمشان در دنیا با مردم و قلبشان همیشه در نزد خداست و اگر لحظه ای از او چشم فرو بندند، روحشان از شوق دیدار او در قالب جسم تاب نیاورد... آن ها که امین ودایع اویند و مخزن اسرار و معدن انوارش، آن قدر بر عبودیت که هدف و غایت خلقتشان بود، پای فشردند تا به کنه و حقیقت آن دست یافتند و محبتش در سراسر وجودشان رسوخ کرد تا آنجا که خدا نیز آنان را به دوستی پذیرفت و ذکر لبشان این شد: «الهی بک هامَت القُلوبُ الوالِهه وَ عَلی مَعرفَتِک جُمِعت العُقولُ المتباینه فلا تطمئن القلوب إلا بِذکرک ولا تسکن النفوس إلا عند رؤیاک»..
و او در ایاک نستعین اش صادق بود که وقتی برایش سجاده و رختخوابی هدیه فرستادند، گفت: «سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب می دانم، می پذیرم؛ ولی به رختخواب نیازم نیست؛ زیرا که 25 سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهاده ام»... و او محب صادق و پاکباز بود که معشوق در عوض این پاکبازی، لذتی از انس و قرب خود را به او نمایانده بود... به صاحب کرامت، شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی...
نصایح و نکته های اخلاقی
حاج حسنعلی نخودکی که رضوان خدا بر او باد انکار به داشتن علم(کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:
اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جائی به کار نبرید؟
امام خمینی(ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می بارید. سر بزیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند:نه نمی توانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام(ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می دهم و آن اینکه: بعد از نماز
۵.۳k
۰۷ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.