p1
سلام من ا/ت هستم و ۲۱ سالم هست و من چند سالی میشه که برای رشته ی دندون بزشکی امدم کره ... خب من باید برم دانشگاه بای بای
از زبان نویسنده: ا/ت بالباس خیلی کیوت داشت میرفت دانشگاه (عکسش رو میزارم)
از زبان نویسنده: ا/ت داخل کلاسش بود و یک دفعه جونگ کوک رو دید که با لباس مافیایی امده بود( عکسش رو میزارم)
ا/ت : وایی باز این پسر چندش امد ( با نگاهی بر از فحش😂)
جونگ کوک: تهیونگ باید ا/ت رو دعوت کنی که بیاد مافیا
از زبان نویسنده: تهیونگ هم لباس مافیایی پوشیده بود(فکسش رو میزارم)
تهیونگ : اوکی
تهیونگ: ا/ت
ا/ت: بله ددی تهیونگ
تهیونگ: امشب میای مافیا؟
ا/ت : اومم کیا هستن؟
تهیونگ : جوونگ
از زبان نویسنده: تهیونگ تا خواست بگه جونگ کوک ا/ت حرفش رو قطع کرد
ا/ت: اصلاااااااا
تهیونگ :اگه بیای امشب س.ک.س میکنیم :)
ا/ت: هیق 😑 باوش
تهیونگ: (پوز خند)
شب آن روز
ا/ت لباس مافیاییش رو پوشید (عکسش رو میزارم)
از زبان نویسنده: ا/ت دید که جین و لیا هم هستن
( عکس لباس لیا و جین رو میزارم)
اون موقع کوک مست کرده بود و با لباس ا/ت ح.ش.ر.ی شد بود
خب بچه ها امید وارم که از این پارت اول خوشتون اومده باشه لایک کامنت و فالو یادتون نره کیوتام 🍡🍫 بای بای تا پارت بعد💗👋
از زبان نویسنده: ا/ت بالباس خیلی کیوت داشت میرفت دانشگاه (عکسش رو میزارم)
از زبان نویسنده: ا/ت داخل کلاسش بود و یک دفعه جونگ کوک رو دید که با لباس مافیایی امده بود( عکسش رو میزارم)
ا/ت : وایی باز این پسر چندش امد ( با نگاهی بر از فحش😂)
جونگ کوک: تهیونگ باید ا/ت رو دعوت کنی که بیاد مافیا
از زبان نویسنده: تهیونگ هم لباس مافیایی پوشیده بود(فکسش رو میزارم)
تهیونگ : اوکی
تهیونگ: ا/ت
ا/ت: بله ددی تهیونگ
تهیونگ: امشب میای مافیا؟
ا/ت : اومم کیا هستن؟
تهیونگ : جوونگ
از زبان نویسنده: تهیونگ تا خواست بگه جونگ کوک ا/ت حرفش رو قطع کرد
ا/ت: اصلاااااااا
تهیونگ :اگه بیای امشب س.ک.س میکنیم :)
ا/ت: هیق 😑 باوش
تهیونگ: (پوز خند)
شب آن روز
ا/ت لباس مافیاییش رو پوشید (عکسش رو میزارم)
از زبان نویسنده: ا/ت دید که جین و لیا هم هستن
( عکس لباس لیا و جین رو میزارم)
اون موقع کوک مست کرده بود و با لباس ا/ت ح.ش.ر.ی شد بود
خب بچه ها امید وارم که از این پارت اول خوشتون اومده باشه لایک کامنت و فالو یادتون نره کیوتام 🍡🍫 بای بای تا پارت بعد💗👋
۲۴.۱k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.