خواهر دو پشمک
*لباس نویا عکس بعد*
که
دوستای داداشی هام اینا دنبالم بودن یعنی ریدمم
سویا: نویاا وایستاادد
اهمیت ندادم رو سرعت رو بیشتر کردم
ناهویا: نوسویاااا(عربده)
تک چرخی زدم و با اون سرعه رم رو. بیشتر کردم
هردوشون: ببیبن وایستی هرچییی به خوای میخریم
رفتم توی یک کوچه که بم بست بود
مایکس پیش ناهویا اینا: اون کوچه بم بسته
که نویا یک تخته دید رو. چند تا گونی اینا بود
اینا رسیدن که دیدن نویا از رو تخته پرید از دیوار ردشده
مایکی: موتور سواریش عالیه
باجی: نمی خوام قبول کنم ولی اره
ناهویا*خنده عصبی: الان بیاد خونه (شکوندن قلنچش)
ویو نویا
امروز اخرین مسابقه(داخل پارت قبل اشتباه شد نویا موتور خودش رو برداشت) موتور سواریمه
البته اینجا فقط پسر قبول میکنه
لباس موتور سواریم رو پوشیدم کلا خودم رو زدم
مجری: و پادشاره موتور سواری امد
*اشاره به نویا*
ویو کن
نتونستیم اون دختره نویا رو بگیریم همون راه رفتیم مسابقیه جهانیه موتور سواری
که پادشاره موتور سوار امد
با امدنش پسر دختر زن مرد جیغ اینا زدن
*نویا برد و مصاحبه)
مجری: خب بردتون رو تبریک میگم البته همیشه برنده این خب حرفی دارین
نویا: دوتا چیز یک *برداشتن کلا خود*من دخترم.و دو دیگه مسابقیه نمیدم
همه تومان؛ نوسویااااا
همهمون تعجب کردیم حالا منطقی شد چرا انقدر خوب موتور سواری میکرد
با همه رفتیم پایان که نویا رو دیدم که لباسای موتور سواریش رو عوض کرده بود
سویا:
که
دوستای داداشی هام اینا دنبالم بودن یعنی ریدمم
سویا: نویاا وایستاادد
اهمیت ندادم رو سرعت رو بیشتر کردم
ناهویا: نوسویاااا(عربده)
تک چرخی زدم و با اون سرعه رم رو. بیشتر کردم
هردوشون: ببیبن وایستی هرچییی به خوای میخریم
رفتم توی یک کوچه که بم بست بود
مایکس پیش ناهویا اینا: اون کوچه بم بسته
که نویا یک تخته دید رو. چند تا گونی اینا بود
اینا رسیدن که دیدن نویا از رو تخته پرید از دیوار ردشده
مایکی: موتور سواریش عالیه
باجی: نمی خوام قبول کنم ولی اره
ناهویا*خنده عصبی: الان بیاد خونه (شکوندن قلنچش)
ویو نویا
امروز اخرین مسابقه(داخل پارت قبل اشتباه شد نویا موتور خودش رو برداشت) موتور سواریمه
البته اینجا فقط پسر قبول میکنه
لباس موتور سواریم رو پوشیدم کلا خودم رو زدم
مجری: و پادشاره موتور سواری امد
*اشاره به نویا*
ویو کن
نتونستیم اون دختره نویا رو بگیریم همون راه رفتیم مسابقیه جهانیه موتور سواری
که پادشاره موتور سوار امد
با امدنش پسر دختر زن مرد جیغ اینا زدن
*نویا برد و مصاحبه)
مجری: خب بردتون رو تبریک میگم البته همیشه برنده این خب حرفی دارین
نویا: دوتا چیز یک *برداشتن کلا خود*من دخترم.و دو دیگه مسابقیه نمیدم
همه تومان؛ نوسویااااا
همهمون تعجب کردیم حالا منطقی شد چرا انقدر خوب موتور سواری میکرد
با همه رفتیم پایان که نویا رو دیدم که لباسای موتور سواریش رو عوض کرده بود
سویا:
۳.۳k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.