پدرخوانده Part:11
سلامممم بچه ها امید وارم خوب باشید
با اینکه شرطای پارت ۱۰ نریسده بود ولی گذاشتم از این پارت لطفا حمایت کنین باشه
که یهوووو یونگی گفت
یونگی: عوضی چرا پولای شرکت و بالا کشیدی هانننن* داد شدید
هوپی: هیونگ اروم باش
یونگی:.....
نامی: بهتره با زبون خودت بگی که رئیست کیه وگرنه...
(علامت کسی که پول شرکتو بالا کشیده & )
& باشه باشه میگم
من ... من برای لی کار میکنم کانگ لی
کوک: کانگ اون عوضییی
تهته: هدف اون چیه؟؟
& اون میخواد که کل سهام شرکتو بالا بکشه وتکتکتونو بکشه و میخواد که خودش بزرگترین مافیای آسیا شه
یونگی: هه هه بهش بگو به همین خیال باشه
البته که دیگه قرار نیست ببینیش
ویو کوک
بعد این حرف از اتاق شکنجه رفتیم بیرون و به نگهبان ها گفتیم که تا حد مرگ شکنجش کنن
همه خیلی خسته بودن پس تصمیم گرفتیم بریم خونه و فردا بقیهی کارارو انجام بدیم.
پرش زمانی به خونه ساعت ۱۱ شب
کوک: وقتی رسیدیم همه رفتن تو اتاقشون
ومنم خواستم برم تو اتاقم که گفتم یه سری به ا.ت بزنم در اتاقشو زدم ولی جواب نداد
دوباره زدم بازم جواب نداد پس رفتم تو
که دیدم خوابش برده چنتا کیسه خرید هم کنار میزش هست حتما خرید هاشه .
رفتم سمتش و پتو رو کشیدم روش و سرش رو بوسیدم و رفتم تو اتاق خودم
ویو ا.ت صبح ساعت ۶:۳۵
از خواب پاشدم دیدم ساعت ۶ ونیمه یه نگاهی به خودم انداختم با همون لباس ها خوابم برده بود زود پاشدم رفتم لباس هامو با لباس راحتی عوض کردم و کار های مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین برای صبحونه وقتی رفتم عمو جین و جمین رو دیدم که عمو جین گفت
جین: اوه ا.ت بیدار شدی
ا.ت: اوهوم
موچی: تو امروز مدرسه داری مگه نه
ا.ت: اره
جین: پس زود بیا صبحونتو بخور و برو آماده شو
ا.ت: باشه.... رفتم صبحونمو خوردم و رفتم بالا لباس فرم مدرسمو پوشیدم(استوری گذاشته بودم اگه دیدیه باشید)
وسایل هامو تو کیفم گذاشتم و رفتم پایین تا خواستم از در عمارت برم بیرون
یهوووووو
خبببب بچها اینم از پارت ۱۱ لطفا لطفا زود حمایت کنین تا منم زود بزارم
لایک: ۱۵
کامنت:۳۵
بچه ها اگه شرطا رسید و من نزاشتم ببخشید دیگه تکلیف زیاد دارم و خلاصه دیگه
اهان داشت یادم میرفت بچه ها اگه این
پیجم مسدود شد اینو فالو کنید
@joun_jungkook
چون دیگه اونجا فعالیت میکنم حتما حتما فالو کنید🧡💫
بوس بوس❤
با اینکه شرطای پارت ۱۰ نریسده بود ولی گذاشتم از این پارت لطفا حمایت کنین باشه
که یهوووو یونگی گفت
یونگی: عوضی چرا پولای شرکت و بالا کشیدی هانننن* داد شدید
هوپی: هیونگ اروم باش
یونگی:.....
نامی: بهتره با زبون خودت بگی که رئیست کیه وگرنه...
(علامت کسی که پول شرکتو بالا کشیده & )
& باشه باشه میگم
من ... من برای لی کار میکنم کانگ لی
کوک: کانگ اون عوضییی
تهته: هدف اون چیه؟؟
& اون میخواد که کل سهام شرکتو بالا بکشه وتکتکتونو بکشه و میخواد که خودش بزرگترین مافیای آسیا شه
یونگی: هه هه بهش بگو به همین خیال باشه
البته که دیگه قرار نیست ببینیش
ویو کوک
بعد این حرف از اتاق شکنجه رفتیم بیرون و به نگهبان ها گفتیم که تا حد مرگ شکنجش کنن
همه خیلی خسته بودن پس تصمیم گرفتیم بریم خونه و فردا بقیهی کارارو انجام بدیم.
پرش زمانی به خونه ساعت ۱۱ شب
کوک: وقتی رسیدیم همه رفتن تو اتاقشون
ومنم خواستم برم تو اتاقم که گفتم یه سری به ا.ت بزنم در اتاقشو زدم ولی جواب نداد
دوباره زدم بازم جواب نداد پس رفتم تو
که دیدم خوابش برده چنتا کیسه خرید هم کنار میزش هست حتما خرید هاشه .
رفتم سمتش و پتو رو کشیدم روش و سرش رو بوسیدم و رفتم تو اتاق خودم
ویو ا.ت صبح ساعت ۶:۳۵
از خواب پاشدم دیدم ساعت ۶ ونیمه یه نگاهی به خودم انداختم با همون لباس ها خوابم برده بود زود پاشدم رفتم لباس هامو با لباس راحتی عوض کردم و کار های مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین برای صبحونه وقتی رفتم عمو جین و جمین رو دیدم که عمو جین گفت
جین: اوه ا.ت بیدار شدی
ا.ت: اوهوم
موچی: تو امروز مدرسه داری مگه نه
ا.ت: اره
جین: پس زود بیا صبحونتو بخور و برو آماده شو
ا.ت: باشه.... رفتم صبحونمو خوردم و رفتم بالا لباس فرم مدرسمو پوشیدم(استوری گذاشته بودم اگه دیدیه باشید)
وسایل هامو تو کیفم گذاشتم و رفتم پایین تا خواستم از در عمارت برم بیرون
یهوووووو
خبببب بچها اینم از پارت ۱۱ لطفا لطفا زود حمایت کنین تا منم زود بزارم
لایک: ۱۵
کامنت:۳۵
بچه ها اگه شرطا رسید و من نزاشتم ببخشید دیگه تکلیف زیاد دارم و خلاصه دیگه
اهان داشت یادم میرفت بچه ها اگه این
پیجم مسدود شد اینو فالو کنید
@joun_jungkook
چون دیگه اونجا فعالیت میکنم حتما حتما فالو کنید🧡💫
بوس بوس❤
۱۱.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.