سناریو (۶)💜bts
•وقتی میخان باهم دیگه چادر بزنن•
نامجون:تا میاد چادرو سر هم کنه کلا چادر قشنگ ب گوه میکشه😐
(ندید دست بچم یکم خرابکاره😂)
جین:یه چادر صورتی اورده برا خدشو توش نشسته و داره غذا های رنگیشو میخوره*-*
شوگا:از شدت خواب چادرو نصفه نیمه درست کرده بعدم خوابیدع🙄
(خستس کاری باهاش نداشته باشید😂)
جیهوپ:از شدت خنده ک نامجون نتونسته چادرو درس کنه چادر خدش میوفته روش🤣
جیمین:میبینه نمیتونه چادرو درس کنه میره شوگا رو بیدار میکنه شوگام بعد چن فوش مثبت 18 سعی داره چادر جیمینو درس کنه..😑🙄
تیهونگ:چادرو رو سرش میکنه میره میگه هوو من لولوام بیام بخورمتون ...بقیه از خنده روده بر میشن اما جیمین هنوز در تلاشه ک چادرشو درس کنه..☺
کوک:بدون اینکه به کسی اهمیت بده چادرشو درست میکنه اما بعد چند دقیقع میبینه😐 اعضا به سمت چادرش هجوم بردنو توش مستقل شدن ولی خب چون جا نمیده کلا چادر به چوخ میره مجبورن برگردن😂
♡»»————- - ————-««♡
نامجون:تا میاد چادرو سر هم کنه کلا چادر قشنگ ب گوه میکشه😐
(ندید دست بچم یکم خرابکاره😂)
جین:یه چادر صورتی اورده برا خدشو توش نشسته و داره غذا های رنگیشو میخوره*-*
شوگا:از شدت خواب چادرو نصفه نیمه درست کرده بعدم خوابیدع🙄
(خستس کاری باهاش نداشته باشید😂)
جیهوپ:از شدت خنده ک نامجون نتونسته چادرو درس کنه چادر خدش میوفته روش🤣
جیمین:میبینه نمیتونه چادرو درس کنه میره شوگا رو بیدار میکنه شوگام بعد چن فوش مثبت 18 سعی داره چادر جیمینو درس کنه..😑🙄
تیهونگ:چادرو رو سرش میکنه میره میگه هوو من لولوام بیام بخورمتون ...بقیه از خنده روده بر میشن اما جیمین هنوز در تلاشه ک چادرشو درس کنه..☺
کوک:بدون اینکه به کسی اهمیت بده چادرشو درست میکنه اما بعد چند دقیقع میبینه😐 اعضا به سمت چادرش هجوم بردنو توش مستقل شدن ولی خب چون جا نمیده کلا چادر به چوخ میره مجبورن برگردن😂
♡»»————- - ————-««♡
۱۴.۸k
۰۲ دی ۱۴۰۰