رییس من

رییس من

پارت 22
رفتم تو تخت و چشم هام گرم شدو خوابیدم

ویو صبح(ویو ا.ت)

صبح بیدار شدم دیدم کوک نیست،بعد گوشیمو چک کردم یه پیام برام اومده

پیام

سلام خانم ا.ت خونه شما درست شد و بخواطر آتیش سوزی معذرت میخوام....

بعد در باز شدو دیدم کوک رفته بود حموم، ماشالله لخ.ت بود یهو جلو چشم هامو گرفتم

کوک:چته؟
ا.ت:اوس.کل.....تو لختی
کوک: یه جوری میگی انگار تاحالا لخت منو ندیدی

ا.ت:خفـ.ـه شو بیشعور، دیشب بامن چه رفتاری داشتی الان چه رفتاری
کوک:تو گوشیت چی خوندی مث سگ شدی؟(اخم)
ا.ت:خونم درست شده فردا میرم خونه خودم

راوی

همونطور که چشمامو گرفتم کوک شلوار پوشید و روم خیـ.ـمه کرد
کوک:تو منو دوس داری؟
ا.ت:نه معلومه نه
کوک:امشب چون آهرین شبه بیا مست کنیم و بریم بار
ا.ت:باشه
کوک:لباس کوتاه مپوش و تنگ هم میکاپ غلیظ هم نکن
ا.ت:عوف باشه....
________________________________
شرط
لایک ۵+
کامنت7+