ســـتاره شـب هایـے مـن🖤💫
ســـتارهشـبهایـےمـن🖤💫
𝒔𝒕𝒂𝒓 𝒐𝒇 𝒎𝒚 𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕𝒔
پارت ¹ ⁸
&آروم باشید آقای پارک
-چه جوری آروم باشم بگوووو حالششش خوبهههه یا نههههه (عربده )
&حال خانم یونا خیلی وخیم بود
تیر به قلبش خیلی نزدیک بود ولی تونستیم نجاتش بدیم ، مثل یه معجزه بود
جیمین یه نفس عمیق کشید
&بیمارو به بخش بستری منتقل کنید
☆چشم
-میتونم ببینمش ؟
&بله به دنبال پرستارا برید بعد ۱۰ دیقه احتمالا بهوش بشه
جیمین با پرستارا رفت
پرستارا کار های لازمو انجام دادند و جیمین و یونا رو تنها گذاشتند
-یونا
میشه منو ببخشی؟
تک ستارم
ماهم
عشقم
نفسم
دکتر گف بعد ۱۰ دیقه به هوش میای
میشه زود تر بیدار شی
جیمین سرشو روی شکم یونا گذاشته بود و آروم اشک میریخت
یونا دستشو روی سر جیمین گذاشت و آروم نوازش کرد
-بهوش اومدی ؟؟
+آره خیلی وقته
-پ چرا چشاتو باز نکردی
+خواستم اذیتت کنم
-ببخشید موچیم همش تقصیر منه
دیگه میخوام از کارم دست بکشم
+لازم نیس بخاطر من اینکارو بکنی
-خیلی هم لازمه
+باشه هرجوری میخوای
-برم دکترو صدا کنم بیاد
جیمین رفت و دکترو صدا زد
&خانم یونا حالتون چطوره؟
+حالم خوبه فقط سمت چپ قفسه سینم درد میکنه
&تیر به کنار قلبتون خورده بود ولی تونستیم درش بیاریم
۲ ماه استراحت میکنی
نمیپری
زیاد خم نمیشی
نمیزاری به سینت ضربه بخوره
ورزش نمیکنی
پانسمان رو هر روز عوض میکنی
باشه ؟
+باشه حتما
توی یه برگه دارو ها و این مواردی که گفتم مینویسم
+کی مرخص میشم؟
&هنوز به فکر اون نباشید
۲ ، ۳ روز مهمون مایی
+چی😨 من اینهمه روزو نمیتونم اینجا بمونم
-شنیدی که دکتر چی گفت باید بمونیم
+ن آقای دکتر من واقعا نمیتونم تو بیمارستان بمونم
حالم بد میشه از بوی الکل و اینا و از بچگیم انگار فوبیای اینجا رو دارم
بیشتر از ۱ روز نمیتونم
&باشه سعیمون رو میکنیم
+ممنون
دکتر رفت بیرون
جیمین به یونا خیره شده بود
+چته به چی نیگا میکنی؟
-وا این طرز حرف زدنه؟
-دارم به اموال خودم نیگا میکنم عیبه؟
+چه زودم صاحاب شدی 😐
-از اولم مال خودم بودی
+باش تو راس میگی
-بغلت کنم دردت نمیگیره ؟
+عب نداره بیا
یونا دستاشو خیلی آروم باز کرد ب معنی بیا بغلم
جیمین بغل کرد گردنشو بوسید
+آخ
-چیشد
+دردم گرف آروم
-من که اصن به قفست فشار نیوردم
+ول کن
𝒔𝒕𝒂𝒓 𝒐𝒇 𝒎𝒚 𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕𝒔
پارت ¹ ⁸
&آروم باشید آقای پارک
-چه جوری آروم باشم بگوووو حالششش خوبهههه یا نههههه (عربده )
&حال خانم یونا خیلی وخیم بود
تیر به قلبش خیلی نزدیک بود ولی تونستیم نجاتش بدیم ، مثل یه معجزه بود
جیمین یه نفس عمیق کشید
&بیمارو به بخش بستری منتقل کنید
☆چشم
-میتونم ببینمش ؟
&بله به دنبال پرستارا برید بعد ۱۰ دیقه احتمالا بهوش بشه
جیمین با پرستارا رفت
پرستارا کار های لازمو انجام دادند و جیمین و یونا رو تنها گذاشتند
-یونا
میشه منو ببخشی؟
تک ستارم
ماهم
عشقم
نفسم
دکتر گف بعد ۱۰ دیقه به هوش میای
میشه زود تر بیدار شی
جیمین سرشو روی شکم یونا گذاشته بود و آروم اشک میریخت
یونا دستشو روی سر جیمین گذاشت و آروم نوازش کرد
-بهوش اومدی ؟؟
+آره خیلی وقته
-پ چرا چشاتو باز نکردی
+خواستم اذیتت کنم
-ببخشید موچیم همش تقصیر منه
دیگه میخوام از کارم دست بکشم
+لازم نیس بخاطر من اینکارو بکنی
-خیلی هم لازمه
+باشه هرجوری میخوای
-برم دکترو صدا کنم بیاد
جیمین رفت و دکترو صدا زد
&خانم یونا حالتون چطوره؟
+حالم خوبه فقط سمت چپ قفسه سینم درد میکنه
&تیر به کنار قلبتون خورده بود ولی تونستیم درش بیاریم
۲ ماه استراحت میکنی
نمیپری
زیاد خم نمیشی
نمیزاری به سینت ضربه بخوره
ورزش نمیکنی
پانسمان رو هر روز عوض میکنی
باشه ؟
+باشه حتما
توی یه برگه دارو ها و این مواردی که گفتم مینویسم
+کی مرخص میشم؟
&هنوز به فکر اون نباشید
۲ ، ۳ روز مهمون مایی
+چی😨 من اینهمه روزو نمیتونم اینجا بمونم
-شنیدی که دکتر چی گفت باید بمونیم
+ن آقای دکتر من واقعا نمیتونم تو بیمارستان بمونم
حالم بد میشه از بوی الکل و اینا و از بچگیم انگار فوبیای اینجا رو دارم
بیشتر از ۱ روز نمیتونم
&باشه سعیمون رو میکنیم
+ممنون
دکتر رفت بیرون
جیمین به یونا خیره شده بود
+چته به چی نیگا میکنی؟
-وا این طرز حرف زدنه؟
-دارم به اموال خودم نیگا میکنم عیبه؟
+چه زودم صاحاب شدی 😐
-از اولم مال خودم بودی
+باش تو راس میگی
-بغلت کنم دردت نمیگیره ؟
+عب نداره بیا
یونا دستاشو خیلی آروم باز کرد ب معنی بیا بغلم
جیمین بغل کرد گردنشو بوسید
+آخ
-چیشد
+دردم گرف آروم
-من که اصن به قفست فشار نیوردم
+ول کن
۲.۹k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.