وقتی ناراحتشون کردی
جین: ا/ت: کیمچی آماده هست!
جین: اومدم..( خرم کرد🥲)
نامی: ا/ت: تروخدا منو ببخش قصد ناراحت کردنت رو نداشتم...لطفا( بغض و گریه)
نامی: بیبی عیب نداره ( بغل کردن)
جیهوپ: وقتی میبینه خیلی ناراحتی بغلت میکنه و میبخشتت*
شوگا: خوابیده بود وقتی صدای گریت رو شنید..بلند شد و بغلت کرد* عیب نداره...من روی گریه های تو حساسم لطفا گریه نکن
جیمین: تروخدا گریه نکن باشه آقا من بد تو خوب..فقط گریه نکن
ته: داشتی آشپزی میکردی که از پشت بغلت کرد* من بخشیدمت تو چی؟
کوک: ا/ت: تو عاشق شیرموزی...تو الان اگه بهت اجازه بدن از من طلاق میگیری و با شیرموز ازدواج میکنی...بفرما تو آزادی برو...
کوک: ا/ت من متاسفم آخ خودت میدونی من عاشق شیرموزم واسه چی برداشتی( بغل کردن)..میشه بوصت کنم؟
ا/ت: باشه....( تو بغلش آروم شدم)
کوک:*
جین: اومدم..( خرم کرد🥲)
نامی: ا/ت: تروخدا منو ببخش قصد ناراحت کردنت رو نداشتم...لطفا( بغض و گریه)
نامی: بیبی عیب نداره ( بغل کردن)
جیهوپ: وقتی میبینه خیلی ناراحتی بغلت میکنه و میبخشتت*
شوگا: خوابیده بود وقتی صدای گریت رو شنید..بلند شد و بغلت کرد* عیب نداره...من روی گریه های تو حساسم لطفا گریه نکن
جیمین: تروخدا گریه نکن باشه آقا من بد تو خوب..فقط گریه نکن
ته: داشتی آشپزی میکردی که از پشت بغلت کرد* من بخشیدمت تو چی؟
کوک: ا/ت: تو عاشق شیرموزی...تو الان اگه بهت اجازه بدن از من طلاق میگیری و با شیرموز ازدواج میکنی...بفرما تو آزادی برو...
کوک: ا/ت من متاسفم آخ خودت میدونی من عاشق شیرموزم واسه چی برداشتی( بغل کردن)..میشه بوصت کنم؟
ا/ت: باشه....( تو بغلش آروم شدم)
کوک:*
۴۵.۰k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.