(Pt3)💙BLUE💙
💜ویو یونجی💜
توی راه برگشت به خونه تهیونگ رو دیدم…
از خجالت سرخ شدم🫣
دیدم برام لباس خریده(اسلاید۲)😳
انگار میدونست اینجا همدیگه رو میبینیم…
بغلش کردم
اونم بغلم کرد
یونجی:ته…
ته:جانم
یونجی: میشه لپتو گاز بگیرم!؟
ته:آره
مهکم لپشو گاز گرفتم
ته:🥲
یونجی:دردت گرفت!؟
ته:یکم🥲
یونجی:ببخشید
یهو بوسیدمش
ته:اشکال نداره
یونجی:کوچولوی من کیه!؟
ته:من❤️🩹
یونجی:خرس من کیه!؟
ته:من🐻
یونجی:بخورمت!؟
ته:آره🥲
یونجی:جدی!؟
ته:آره
یونجی:لباساتو دربیار پس
ته:خب دیگه…بد شد😂
یونجی:خودت گفتی آره!؟
خجالت کشیدم
ته:اشکال نداره
لباساشو در آورد
ته:حالا منو بخور
یونجی:جووووووووون سیکس پکاشو
زانو زدم
یونجی:شروع کنم!؟
ته:آره
یونجی:چشم
ته: فقط لطفا منو جوری بخور که تا لحضه ی آخر درد بکشم ولی ببینمت🥺
یونجی:عرررررررررررررررر قلبم
مهکم بقلش کردم
یونجی:من پیشی کی ام!؟🐱
ته:من❤️🩹
گردنشو لیس زدم
ته:*خنده
بوسم کرد بعد منم بوسش کردم و دعوتش کردم خونمون…
این یکی خماری نداشت😅😂
مکالمه ی یونجی و ته با کمک پیج jk.777 بود
(لینک توی کامنت ها)
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
توی راه برگشت به خونه تهیونگ رو دیدم…
از خجالت سرخ شدم🫣
دیدم برام لباس خریده(اسلاید۲)😳
انگار میدونست اینجا همدیگه رو میبینیم…
بغلش کردم
اونم بغلم کرد
یونجی:ته…
ته:جانم
یونجی: میشه لپتو گاز بگیرم!؟
ته:آره
مهکم لپشو گاز گرفتم
ته:🥲
یونجی:دردت گرفت!؟
ته:یکم🥲
یونجی:ببخشید
یهو بوسیدمش
ته:اشکال نداره
یونجی:کوچولوی من کیه!؟
ته:من❤️🩹
یونجی:خرس من کیه!؟
ته:من🐻
یونجی:بخورمت!؟
ته:آره🥲
یونجی:جدی!؟
ته:آره
یونجی:لباساتو دربیار پس
ته:خب دیگه…بد شد😂
یونجی:خودت گفتی آره!؟
خجالت کشیدم
ته:اشکال نداره
لباساشو در آورد
ته:حالا منو بخور
یونجی:جووووووووون سیکس پکاشو
زانو زدم
یونجی:شروع کنم!؟
ته:آره
یونجی:چشم
ته: فقط لطفا منو جوری بخور که تا لحضه ی آخر درد بکشم ولی ببینمت🥺
یونجی:عرررررررررررررررر قلبم
مهکم بقلش کردم
یونجی:من پیشی کی ام!؟🐱
ته:من❤️🩹
گردنشو لیس زدم
ته:*خنده
بوسم کرد بعد منم بوسش کردم و دعوتش کردم خونمون…
این یکی خماری نداشت😅😂
مکالمه ی یونجی و ته با کمک پیج jk.777 بود
(لینک توی کامنت ها)
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
۸.۷k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.