پارت 30
پارت 30
ات ویو:صبح با درد بدی ک زیر دلم پیچید بیدار شدم توی یه اتاق نا اشنا بودم به در و ور نگاه کردم کوک لخت کنارم خواب بود لباس های منو کوک پخش زمین بود هنوزم باورم نمیشد وقتی تیکه ای از روتختی ک خونی بود رو دیدم شکم تبدیل به یقین شد
ات:جیغغغغغغغغغغغغ( فراع بنفش )
کوک:چیشدهه( نگران، خوابالود)
ات:هق هق.. من.. د... یگه..... دختر نیستم( گریه شدید)
کوک ویو:ات رو بغل کردم ک سعی داشت با دستای بی جونش جدام کنه ولی زورش نمیرسید
ات:ولممم کننن( جیغ، با مشت میزنه به سینه کوک)
کوک:هیششش
کوک:میدونم درد داری میخوای بریم حموم
ات:اوهوم🤧
برش زمانی به بعد حموم
کوک:الان بهتری
ات:اوهوم( خجالت، لپاش از خجالت قرمز شده)
کوک: انگار جای زن گوجه دارم🤣
ات ویو:الان اون منو زنش خطاب کرد .....
کوک:ات..... ات
ات:ها
کوک:کجایی تو دختر
ات:هیچی همینجام
کوک:بریم
ات:لباس چی بپوشم لباسای د..... یشبم.... پارست
کوک:خنده ریز،بیا تیشرت منو بپوش
ات:پس تو چی
کوک:من کتم رو میپوشم
ات:باشه
ات ویو: کوک کتش رو پوشید خیلی کراش شده بود سیکس پک هاش دیده میشد فکر کنم خیلی خیره نگاش کردم ک به طرف برگشت
کوک:چیه مگه دیشب ندیدی( خنده)
ات:امم.. من..(مثل کوجه قرمز شده)
کوک:باشه.. باشه لباستو بپوش
ات ویو:اصلا حواسم نبود لباس تنم نیست با تیشرت توی دوست تنم رو پوشوندم
کوک......( ادامه دارد)......
...........
بچها دلیل اینکه دیر به دیر میزارم اینه ک اصلا حمایت نمیکنین😔
ات ویو:صبح با درد بدی ک زیر دلم پیچید بیدار شدم توی یه اتاق نا اشنا بودم به در و ور نگاه کردم کوک لخت کنارم خواب بود لباس های منو کوک پخش زمین بود هنوزم باورم نمیشد وقتی تیکه ای از روتختی ک خونی بود رو دیدم شکم تبدیل به یقین شد
ات:جیغغغغغغغغغغغغ( فراع بنفش )
کوک:چیشدهه( نگران، خوابالود)
ات:هق هق.. من.. د... یگه..... دختر نیستم( گریه شدید)
کوک ویو:ات رو بغل کردم ک سعی داشت با دستای بی جونش جدام کنه ولی زورش نمیرسید
ات:ولممم کننن( جیغ، با مشت میزنه به سینه کوک)
کوک:هیششش
کوک:میدونم درد داری میخوای بریم حموم
ات:اوهوم🤧
برش زمانی به بعد حموم
کوک:الان بهتری
ات:اوهوم( خجالت، لپاش از خجالت قرمز شده)
کوک: انگار جای زن گوجه دارم🤣
ات ویو:الان اون منو زنش خطاب کرد .....
کوک:ات..... ات
ات:ها
کوک:کجایی تو دختر
ات:هیچی همینجام
کوک:بریم
ات:لباس چی بپوشم لباسای د..... یشبم.... پارست
کوک:خنده ریز،بیا تیشرت منو بپوش
ات:پس تو چی
کوک:من کتم رو میپوشم
ات:باشه
ات ویو: کوک کتش رو پوشید خیلی کراش شده بود سیکس پک هاش دیده میشد فکر کنم خیلی خیره نگاش کردم ک به طرف برگشت
کوک:چیه مگه دیشب ندیدی( خنده)
ات:امم.. من..(مثل کوجه قرمز شده)
کوک:باشه.. باشه لباستو بپوش
ات ویو:اصلا حواسم نبود لباس تنم نیست با تیشرت توی دوست تنم رو پوشوندم
کوک......( ادامه دارد)......
...........
بچها دلیل اینکه دیر به دیر میزارم اینه ک اصلا حمایت نمیکنین😔
۴.۱k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.