عشق ابدی پارت ۲۶
عشق ابدی پارت ۲۶
ویو جیمین
که حالت صورتش تغییر کرد
+ش...شما مطمئنید؟
$اوهوم (آروم)
+عمو ... شما...زن عمو...مشکلی...(تیکه تیکه میگفت)
&نه یونگی (تکون دادن سرش و مهربون)
¢تو میتونی (چشمک)
وقتی دیدن با تعجب فراوون نگاهشون میکنم یکم صداشون رو بلند کردن و برای پیچوندن بحث گفتن
$آآآآ...حالا خب دیگه ما میریم دیگه آره
÷آره ما رفتیم ، خدافظ . مراقب خودتون باشید
&ما ۴ ۵ روز دیگه میایم
-چرا هی میکشین روش؟! /:
¢خدافظظ
رفتن بیرون و درم بستن ؛ یونگی هم بعد رفتن مامان بابا در رو قفل کرد و حصار ها رو فعال کرد ( نکته : یه امکانی که خونه هاشون داره فعال کردن حصار امنیتی هست ؛ به این صورت که دور تا دور خونه تا بالا این حصار ساخته میشه و از ورود هرچیزی جلوگیری میکنه . رمزش رو هم فقط اعضا ی خونه دارن )
رفتم روی مبل نشستم و یه فیلم گذاشتم تا ببینیم . اما وسطش یونگی با تردید اومد .
+جیمینا ، میشه فیلم رو عوض کنم؟!
-چ..چرا؟ قشنگه که.!!
+اما خب...خب...
-باشه عوض کن
+ :)
یه لبخند بهم زد و بعد ۴ مین فیلمی که میخواست رو پلی کرد .
رفت پاپ کورن آورد و نشستیم و باهم دیگه فیلم رو دیدیم
حدود ۲۸ مین از فیلم گذشته بود که صحنه به صحنه های +۱۸ تبدیل شد ...
آیییییییی خدایا .
رابطه توی فیلم به طرز وحشتناکی تحریک کننده بود ... خودم تحریک شده بودم
یه نیم نگاهی به شوگا کردم که دیدم غرق کرده و مشخص بود اونم خیلی تحریک شده
آخه چرا بر میداری یه فیلمی میزاری که اینجوری صحنه های +۱۸ داشته باشه؟؟!
سعی کردم خودم رو آروم کنم
-یو.. یونگی من میزنم یه چیز دیگه (هل)
+جیمین (بم)
-ب...بله؟
+برو تو اتاق (بم)
-چ....چی؟ چرا!!
+میری یا ببرمت؟(بم)
ترسیده بودم اولش . چش شد؟ نکنه که... نه نه نه ... هوممممم هیچی نی...آره
یهو بلند شد و بغلم کرد و با سرعت رفت تو اتاق . تعجبم بیش از حد بود ؛ نه شوگا نه!!!
بچه ها ادامه رو تو پارت بعد میزارم
بدونید اسماته و یه اسلاید میزارم برای درک بهتر...
باز هم میگم اون عزیزی که با صدا بلند گوش کردی ، اینبار آروم گوش بده😐🔪
ویو جیمین
که حالت صورتش تغییر کرد
+ش...شما مطمئنید؟
$اوهوم (آروم)
+عمو ... شما...زن عمو...مشکلی...(تیکه تیکه میگفت)
&نه یونگی (تکون دادن سرش و مهربون)
¢تو میتونی (چشمک)
وقتی دیدن با تعجب فراوون نگاهشون میکنم یکم صداشون رو بلند کردن و برای پیچوندن بحث گفتن
$آآآآ...حالا خب دیگه ما میریم دیگه آره
÷آره ما رفتیم ، خدافظ . مراقب خودتون باشید
&ما ۴ ۵ روز دیگه میایم
-چرا هی میکشین روش؟! /:
¢خدافظظ
رفتن بیرون و درم بستن ؛ یونگی هم بعد رفتن مامان بابا در رو قفل کرد و حصار ها رو فعال کرد ( نکته : یه امکانی که خونه هاشون داره فعال کردن حصار امنیتی هست ؛ به این صورت که دور تا دور خونه تا بالا این حصار ساخته میشه و از ورود هرچیزی جلوگیری میکنه . رمزش رو هم فقط اعضا ی خونه دارن )
رفتم روی مبل نشستم و یه فیلم گذاشتم تا ببینیم . اما وسطش یونگی با تردید اومد .
+جیمینا ، میشه فیلم رو عوض کنم؟!
-چ..چرا؟ قشنگه که.!!
+اما خب...خب...
-باشه عوض کن
+ :)
یه لبخند بهم زد و بعد ۴ مین فیلمی که میخواست رو پلی کرد .
رفت پاپ کورن آورد و نشستیم و باهم دیگه فیلم رو دیدیم
حدود ۲۸ مین از فیلم گذشته بود که صحنه به صحنه های +۱۸ تبدیل شد ...
آیییییییی خدایا .
رابطه توی فیلم به طرز وحشتناکی تحریک کننده بود ... خودم تحریک شده بودم
یه نیم نگاهی به شوگا کردم که دیدم غرق کرده و مشخص بود اونم خیلی تحریک شده
آخه چرا بر میداری یه فیلمی میزاری که اینجوری صحنه های +۱۸ داشته باشه؟؟!
سعی کردم خودم رو آروم کنم
-یو.. یونگی من میزنم یه چیز دیگه (هل)
+جیمین (بم)
-ب...بله؟
+برو تو اتاق (بم)
-چ....چی؟ چرا!!
+میری یا ببرمت؟(بم)
ترسیده بودم اولش . چش شد؟ نکنه که... نه نه نه ... هوممممم هیچی نی...آره
یهو بلند شد و بغلم کرد و با سرعت رفت تو اتاق . تعجبم بیش از حد بود ؛ نه شوگا نه!!!
بچه ها ادامه رو تو پارت بعد میزارم
بدونید اسماته و یه اسلاید میزارم برای درک بهتر...
باز هم میگم اون عزیزی که با صدا بلند گوش کردی ، اینبار آروم گوش بده😐🔪
۲.۰k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.