فیک جیمین دوبال عجیب
فیک جیمین دوبال عجیب
(پارت۲۴)
۱ ماه بعد
از زبان ات
ارو اومده توی شرکت ما کار میکنه امشب یه مهمونی داریم به دلیل افزایش قیمت توی شرکت امشب جیمین یه‌مهمونی گرفته که میخواد به همه بگه منو اون باهم قرار میزاریم تاظهر کار میکنیم تا برای مهمونی حاضر بشیم
شب ساعت۷
الان حاضرشدم فقط مونده ارایشم یه سر همی بنفش پوشیدم موهامو دم اسبی بستم رفتم سوار ماشین شدم دیگه خودم رانندگی میکنم جیمین بهم اموزش رانندگی داده رسیدم چه سالن بزرگیه رفتم داخل خبر نگاراهم اومده بودن رفتم سمت همکارام جیمین هم اومد گفت اماده ای ات گفتم اره گفت فقط یه مهون ویژه دارم اونم بیاد تکمیل گفتم کیه گفت با یه شرکت دیگه قرارداد بستیم گفتم باشه میخوای اون اومد بگی یا الان میگی گفت وایسا اوناهم بیان ۲۰ دقیقه ای بود سرگرم حرف زدن بودم که جی یونگ اومد جیمین باخنده رفت پیشش و بهم گفتم بااقای کیم جی یونگ قرارداد بستیم جی یونگ بهم بانفرت نگاه میکرد جیمین با جی یونگ رفت ارو اومدپیشم گفت این دوست پسر سابقت نیست گفتم اره اوه امشب میخوای جلوی این اعلام کنین باهمیم به ارو‌گفتم اون گذشته من نمیزام روی حال اینده تاثیر بزاره من به جیمین چیزی نمیگم جیمین رفت روی سکو من و صدا کرد رفتم کنارش دستمو گرفتم کل خبرنگارا ازمون عکس می گرفتن جیمین گفت منو ات باهم قرار میزاریم عکس گرفتن خبر نگارا شدید تر شد من بادیدن جی یونگ فقط یه لخند مصنوعی میزدم
(پارت۲۴)
۱ ماه بعد
از زبان ات
ارو اومده توی شرکت ما کار میکنه امشب یه مهمونی داریم به دلیل افزایش قیمت توی شرکت امشب جیمین یه‌مهمونی گرفته که میخواد به همه بگه منو اون باهم قرار میزاریم تاظهر کار میکنیم تا برای مهمونی حاضر بشیم
شب ساعت۷
الان حاضرشدم فقط مونده ارایشم یه سر همی بنفش پوشیدم موهامو دم اسبی بستم رفتم سوار ماشین شدم دیگه خودم رانندگی میکنم جیمین بهم اموزش رانندگی داده رسیدم چه سالن بزرگیه رفتم داخل خبر نگاراهم اومده بودن رفتم سمت همکارام جیمین هم اومد گفت اماده ای ات گفتم اره گفت فقط یه مهون ویژه دارم اونم بیاد تکمیل گفتم کیه گفت با یه شرکت دیگه قرارداد بستیم گفتم باشه میخوای اون اومد بگی یا الان میگی گفت وایسا اوناهم بیان ۲۰ دقیقه ای بود سرگرم حرف زدن بودم که جی یونگ اومد جیمین باخنده رفت پیشش و بهم گفتم بااقای کیم جی یونگ قرارداد بستیم جی یونگ بهم بانفرت نگاه میکرد جیمین با جی یونگ رفت ارو اومدپیشم گفت این دوست پسر سابقت نیست گفتم اره اوه امشب میخوای جلوی این اعلام کنین باهمیم به ارو‌گفتم اون گذشته من نمیزام روی حال اینده تاثیر بزاره من به جیمین چیزی نمیگم جیمین رفت روی سکو من و صدا کرد رفتم کنارش دستمو گرفتم کل خبرنگارا ازمون عکس می گرفتن جیمین گفت منو ات باهم قرار میزاریم عکس گرفتن خبر نگارا شدید تر شد من بادیدن جی یونگ فقط یه لخند مصنوعی میزدم
۴.۶k
۰۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.