سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 14
گربه بغل کردم رفتم خوابیدم صبح ساعت 2 تشنه م شد رفتم آب بخورم
دیدم تهیونگ و جیمین بیدارن
دلم میخواست بزنم بکشمشون
گوششون پیچ گرفتم
ا. ت: چرا نمیرین بخوابین
تهیونگ و جیمین : خوابمون نمیاد، آخ ول کن
ا. ت: فردا از صبح تا شب باید بیدار باشید
تهیونگ و جیمین: باشه ول کن میریم میخوابیم
ا. ت: حالا شد
فردا صبح ساعت 7بود همه خوابیده بودن
بیدار شدم رفتم حمام اومدم مسواک زدم لباسمو آماده کردم موهامو خرگوشی
بستم دوتا خال سوسکی جلو انداختم پایین موهامو حالت دادم و تافت زدم
تا چند ساعت بمونه
دیدم مامانمو و بابام بیدار شدن
مامانم صبحانه آماده کرد
به من گفت برم اعضا بیدار کنمدر اتاق شونو زدم و بیدارشون کردم تهیونگ و جیمین بیدار نمی شدن دیشب تا ساعت 2بیدار بودن دیگه
نامجون : موهات چقدر قشنگ شد
ا. ت: مرسی ( درحال سرخ شدن )
جین : این گوجه فرنگی ببین( خنده شیشه پراکنی )
ا. ت:......
اعضا تو ذهنشون : خرگوش کیوت
صبحانه خوردم و تهیونگ و جیمین تازه بیدار شدن
جیمین روبه مامانم: دخترتون خیلی بده
تهیونگ : راست میگه چی دادین این انقد زور ش زیاد شد
م. ت : ا. ت باز دوباره چیکار کردی
ا. ت: هیچی
تهیونگ و جیمین: هیچیییییییی
ا. ت: یکم گوششونو پیچ گرفتم
م. ت: ازشون معذرت بخواه
ا. ت: آخه. مامان...
م. ت: آخه ماخه
ا. ت : معذرت میخوام
تهیونگ و جیمین لبخند شیطانی زدن
جیمین نشست کنار من
ا. ت آروم رو به جیمین : دارم براتون
پاشد م رفتم تو اتاقم میکاپ کردم( اسلاید دوم )
و 1ساعت شد و مامانم اومد موهای اون سشوار کشیدم آرایشش کردم
وچون موهاش فر بود زمان برد 2ساعتم اینطوری گذشت اومد پایین دیدم
اعضا آماده نشدن
ا. ت: برین لباس بپوشین دیگه
شوگا: ول کن الان زوده
ا. ت رو به باباش: بابا دمپای ابری من کجاست؟
شوگا : باشه باشه رفتیم( وقتی عصبی میشه خیلی کیوت میشه)
اعضا لباس پوشیدن و موهاشونو مرتب کردم و خودمم لباس پوشیدم دیگه باید
میرفتیم( اسلاید دوم لباس ا. ت)
پرش زمانی رفتیم و مراسم تمام شد اومدیم خونه و امشب شب ها بود
موهام همون طوری بود لباسم عوض کردم و نهار خوردیم
شوگا : موهاتو باز کن کلت درد نمیاد
ا. ت : نه، باز شب هم شبها باید بریم
شوگا : باز جشن مراسم
ا. ت : آره
تهیونگ : چقدر ایرانیا عروسی گنده میگیرن
ا. ت : آره، همین دوست دارم
پارت 14
گربه بغل کردم رفتم خوابیدم صبح ساعت 2 تشنه م شد رفتم آب بخورم
دیدم تهیونگ و جیمین بیدارن
دلم میخواست بزنم بکشمشون
گوششون پیچ گرفتم
ا. ت: چرا نمیرین بخوابین
تهیونگ و جیمین : خوابمون نمیاد، آخ ول کن
ا. ت: فردا از صبح تا شب باید بیدار باشید
تهیونگ و جیمین: باشه ول کن میریم میخوابیم
ا. ت: حالا شد
فردا صبح ساعت 7بود همه خوابیده بودن
بیدار شدم رفتم حمام اومدم مسواک زدم لباسمو آماده کردم موهامو خرگوشی
بستم دوتا خال سوسکی جلو انداختم پایین موهامو حالت دادم و تافت زدم
تا چند ساعت بمونه
دیدم مامانمو و بابام بیدار شدن
مامانم صبحانه آماده کرد
به من گفت برم اعضا بیدار کنمدر اتاق شونو زدم و بیدارشون کردم تهیونگ و جیمین بیدار نمی شدن دیشب تا ساعت 2بیدار بودن دیگه
نامجون : موهات چقدر قشنگ شد
ا. ت: مرسی ( درحال سرخ شدن )
جین : این گوجه فرنگی ببین( خنده شیشه پراکنی )
ا. ت:......
اعضا تو ذهنشون : خرگوش کیوت
صبحانه خوردم و تهیونگ و جیمین تازه بیدار شدن
جیمین روبه مامانم: دخترتون خیلی بده
تهیونگ : راست میگه چی دادین این انقد زور ش زیاد شد
م. ت : ا. ت باز دوباره چیکار کردی
ا. ت: هیچی
تهیونگ و جیمین: هیچیییییییی
ا. ت: یکم گوششونو پیچ گرفتم
م. ت: ازشون معذرت بخواه
ا. ت: آخه. مامان...
م. ت: آخه ماخه
ا. ت : معذرت میخوام
تهیونگ و جیمین لبخند شیطانی زدن
جیمین نشست کنار من
ا. ت آروم رو به جیمین : دارم براتون
پاشد م رفتم تو اتاقم میکاپ کردم( اسلاید دوم )
و 1ساعت شد و مامانم اومد موهای اون سشوار کشیدم آرایشش کردم
وچون موهاش فر بود زمان برد 2ساعتم اینطوری گذشت اومد پایین دیدم
اعضا آماده نشدن
ا. ت: برین لباس بپوشین دیگه
شوگا: ول کن الان زوده
ا. ت رو به باباش: بابا دمپای ابری من کجاست؟
شوگا : باشه باشه رفتیم( وقتی عصبی میشه خیلی کیوت میشه)
اعضا لباس پوشیدن و موهاشونو مرتب کردم و خودمم لباس پوشیدم دیگه باید
میرفتیم( اسلاید دوم لباس ا. ت)
پرش زمانی رفتیم و مراسم تمام شد اومدیم خونه و امشب شب ها بود
موهام همون طوری بود لباسم عوض کردم و نهار خوردیم
شوگا : موهاتو باز کن کلت درد نمیاد
ا. ت : نه، باز شب هم شبها باید بریم
شوگا : باز جشن مراسم
ا. ت : آره
تهیونگ : چقدر ایرانیا عروسی گنده میگیرن
ا. ت : آره، همین دوست دارم
۹.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.