ارباب مافیا ۵
ویو کوک
/ چه شوخی آی ؟
+ اولین شوخیش با من بود . ( نامجون و جیهوپ باهمن ) با جیهوپ روی تختم ۳ تا سوسک گذاشته بودن
# بعدی هم من بودم ... توی غذای من و همه ی برده ها پودر تحریک کننده ریخته بود .... خیلی اون روز بعد بود
@ بعدی هم من بودم ... اون کل زمین عمارتم رو پر روغن کرد
« منم آخری بودم .. اون فهمیده بود که ما همون از پلیس ها فرار میکنیم .. یه ضبط صوت گذاشته بود پست در و صدای پلیس پخش کرده بود ... خیلی سکته کردم اونجا
( علامت جین .۰ )
.۰ نه تو آخرین نفر نیستی ... من آخری هستم
/ با تو هم شوخی کرده ؟
.۰ آره اولش مثل یه مریض خونی اومد تو بیمارستان بعد که رفتم بالا سرش ادا در اور که مرده ... سکته کردم اونجا بعد یهو زد زیر خنده
یهو جیهوپ وارد اتاق شد و گفت
۰ آت میخواد بخوابه
ویو آت
جیهوپ رو کشیدم تو اتاقم و بهش گفتم باید منو ترسناک درست کنه تا کوک رو بترسونم
بعد که جیهوپ رفت عروسکم رو گذاشتم زیر پتو تا انگار که من خوابیدم
از اتاق رفتم بیرون و قایم شدم کوک اومد توی اتاقم .
از بارفیکس برعکس آویزون شدم و با همون چهره ی ترسناک کوک رو ترسوندم
/ جیغغ روح
_ هاهاهاهاها 🤣🤣
/ آت تویی ... سکته کردم
_ ا...ا....ار.....آره.....
خود.....خود....خودمم ( آنقدر خندیده نفسش بالا نمیاد )
/ آت بشین می‌خوام بهت یه چیزی بهم
نشستم و آرایشم رو پاک کردم و وایستادم تا حرفش رو بزنه
/ آت راستش من......
اگه قرار باشه کامنت بزارید پارت بعد رو نمیزارم
/ چه شوخی آی ؟
+ اولین شوخیش با من بود . ( نامجون و جیهوپ باهمن ) با جیهوپ روی تختم ۳ تا سوسک گذاشته بودن
# بعدی هم من بودم ... توی غذای من و همه ی برده ها پودر تحریک کننده ریخته بود .... خیلی اون روز بعد بود
@ بعدی هم من بودم ... اون کل زمین عمارتم رو پر روغن کرد
« منم آخری بودم .. اون فهمیده بود که ما همون از پلیس ها فرار میکنیم .. یه ضبط صوت گذاشته بود پست در و صدای پلیس پخش کرده بود ... خیلی سکته کردم اونجا
( علامت جین .۰ )
.۰ نه تو آخرین نفر نیستی ... من آخری هستم
/ با تو هم شوخی کرده ؟
.۰ آره اولش مثل یه مریض خونی اومد تو بیمارستان بعد که رفتم بالا سرش ادا در اور که مرده ... سکته کردم اونجا بعد یهو زد زیر خنده
یهو جیهوپ وارد اتاق شد و گفت
۰ آت میخواد بخوابه
ویو آت
جیهوپ رو کشیدم تو اتاقم و بهش گفتم باید منو ترسناک درست کنه تا کوک رو بترسونم
بعد که جیهوپ رفت عروسکم رو گذاشتم زیر پتو تا انگار که من خوابیدم
از اتاق رفتم بیرون و قایم شدم کوک اومد توی اتاقم .
از بارفیکس برعکس آویزون شدم و با همون چهره ی ترسناک کوک رو ترسوندم
/ جیغغ روح
_ هاهاهاهاها 🤣🤣
/ آت تویی ... سکته کردم
_ ا...ا....ار.....آره.....
خود.....خود....خودمم ( آنقدر خندیده نفسش بالا نمیاد )
/ آت بشین می‌خوام بهت یه چیزی بهم
نشستم و آرایشم رو پاک کردم و وایستادم تا حرفش رو بزنه
/ آت راستش من......
اگه قرار باشه کامنت بزارید پارت بعد رو نمیزارم
۲.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.