آنقدر مست چشمانت شده ام
آنقدر مست چشمانت شده ام
که هرطور راه میروم
قدم هایم گیج میزنند
تلو تلو میخورند
و من را،
به کوچه های خیال تو،
میکشانند ...
که هرطور راه میروم
قدم هایم گیج میزنند
تلو تلو میخورند
و من را،
به کوچه های خیال تو،
میکشانند ...
۷.۷k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲