🖤 بلک گرل 🖤پارت ۲۵🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤پارت ۲۵🩶🩶🩶🩶
توکا : این یعنیییی چییییییییییییی با داد و عصبانیت فراوان
توکا زنگ میزنم به تاماکی
توکا : همین الان کل گنگ رو جمع کنننن فهمیدیییی. با داد و لحن سرد
تاماکی : چچ.....چشم
توکا متور شو برداشت و با لباسهای گنگ تومان رفت به مخفیگاه
توکا رفت رو سکو که همه ببینن و همه از روی قیافش فهمیدن که بد جور عصبانی
توکا : کیو کجاست
تاماکی : فرمانده لطفاً آروم باشید چی شده
توکا : فکر کردین من احمقم نمی دونم همه میدونن که دسته ی دوم که کیو فرمانده شه به گنگا درخواست میده یا درخواسته شونو قبول میکنههههه. با داد
تاماکی : د.....درسته
توکا : کدومتون درخواست تومان برای دعوا با دارک نایتو رو بدون اطلاع من قبول کردین سرد
همه ی گنگ میترسن چون میدونن توکا برای اینجور چیزا شوخی نداره
تاماکی زیر لب کنار هارو : این خیلی خیلی بده
توکا : گفتم کدومتون هااااا داد
که میکا حرف میزنه (میکا یک دختره ساده است که توی دسته ی دوم کار میکنه)
میکو : فف....فرمانده من قبول کردم چون گفتم ماکه قوی هستیم از پسش برمیام
توکا : احمقققققق مگه من گفتم که بدون اجازه ی من هر کاری که دوست. داشتید بکونید هاااااا( یادتون میاد گفتم که دسته ی دوم درمورد گنگا تحقیق میکنه و به درخواستا شون جواب میده دسته ی دوم دسته ی تحقیقاته)
میکا به گریه میوفته : فرمانده من اشتباه کردم لطفاً منو ببخش
همه ی گنگ خم میشن و میگن : لطفاً فرمانده میکو رو ببخشید
توکا که بیشتر عصبانی شده بود
تاماکی : فرمانده لطفاً
هارو : فرمانده
که کیو توکا رو از پشت بغل میکنه
کیو : توکا همه ی ما ناراحتیم چون این وقتا اتفاق خوبی نیوفتاده همون باید آروم باشیم و به هم کمک کنیم
توکا آروم میشه توی بغل دوستش احساس آرامش میکنه
توکا با بغض : من نمی خام با دوستام بجنگم
کیو : میدونم
تاماکی : فرمانده
توکا آروم میشه : فقط درخاستو رد کنید همین
کیو : چشم خودم شخصا این کارو میکنم دیگه نمی زارم اتفاق بدی بیوفته
توکا و بقیه ی گنگ میرن به خونشون
توکا : تاماکی
تاماکی : چی شده
توکا : بهم بگو اگه اوضاع آروم شد
تاماکی: باشه
توکا در خانههههه
توکا : من برگشتم آروم
شو : خوش برگشتی نه سان
توکا : الان غذا درست میکنم
شو : باشه
توکا : شو بیا غذا آماده است
شو : اومدم
گوشی توکا زنگ میخوره
توکا : تاماکی ........شو من الان میام
توکا : الو چی شد
تاماکی: متاسفم فرمانده نمی تونیم درخاستو رد کنیم
توکا : چی.........
ادامشو الان میزارم🩵
توکا : این یعنیییی چییییییییییییی با داد و عصبانیت فراوان
توکا زنگ میزنم به تاماکی
توکا : همین الان کل گنگ رو جمع کنننن فهمیدیییی. با داد و لحن سرد
تاماکی : چچ.....چشم
توکا متور شو برداشت و با لباسهای گنگ تومان رفت به مخفیگاه
توکا رفت رو سکو که همه ببینن و همه از روی قیافش فهمیدن که بد جور عصبانی
توکا : کیو کجاست
تاماکی : فرمانده لطفاً آروم باشید چی شده
توکا : فکر کردین من احمقم نمی دونم همه میدونن که دسته ی دوم که کیو فرمانده شه به گنگا درخواست میده یا درخواسته شونو قبول میکنههههه. با داد
تاماکی : د.....درسته
توکا : کدومتون درخواست تومان برای دعوا با دارک نایتو رو بدون اطلاع من قبول کردین سرد
همه ی گنگ میترسن چون میدونن توکا برای اینجور چیزا شوخی نداره
تاماکی زیر لب کنار هارو : این خیلی خیلی بده
توکا : گفتم کدومتون هااااا داد
که میکا حرف میزنه (میکا یک دختره ساده است که توی دسته ی دوم کار میکنه)
میکو : فف....فرمانده من قبول کردم چون گفتم ماکه قوی هستیم از پسش برمیام
توکا : احمقققققق مگه من گفتم که بدون اجازه ی من هر کاری که دوست. داشتید بکونید هاااااا( یادتون میاد گفتم که دسته ی دوم درمورد گنگا تحقیق میکنه و به درخواستا شون جواب میده دسته ی دوم دسته ی تحقیقاته)
میکا به گریه میوفته : فرمانده من اشتباه کردم لطفاً منو ببخش
همه ی گنگ خم میشن و میگن : لطفاً فرمانده میکو رو ببخشید
توکا که بیشتر عصبانی شده بود
تاماکی : فرمانده لطفاً
هارو : فرمانده
که کیو توکا رو از پشت بغل میکنه
کیو : توکا همه ی ما ناراحتیم چون این وقتا اتفاق خوبی نیوفتاده همون باید آروم باشیم و به هم کمک کنیم
توکا آروم میشه توی بغل دوستش احساس آرامش میکنه
توکا با بغض : من نمی خام با دوستام بجنگم
کیو : میدونم
تاماکی : فرمانده
توکا آروم میشه : فقط درخاستو رد کنید همین
کیو : چشم خودم شخصا این کارو میکنم دیگه نمی زارم اتفاق بدی بیوفته
توکا و بقیه ی گنگ میرن به خونشون
توکا : تاماکی
تاماکی : چی شده
توکا : بهم بگو اگه اوضاع آروم شد
تاماکی: باشه
توکا در خانههههه
توکا : من برگشتم آروم
شو : خوش برگشتی نه سان
توکا : الان غذا درست میکنم
شو : باشه
توکا : شو بیا غذا آماده است
شو : اومدم
گوشی توکا زنگ میخوره
توکا : تاماکی ........شو من الان میام
توکا : الو چی شد
تاماکی: متاسفم فرمانده نمی تونیم درخاستو رد کنیم
توکا : چی.........
ادامشو الان میزارم🩵
۱۰.۴k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.