خب خب خب نمی دونم چرا ولی اینو میخوام تعریفش کنم
خب خب خب نمیدونم چرا ولی اینو میخوام تعریفش کنم
.*.شخص A.*.
برای بلند شدن قدش میره کلاس والیبال چون خیلی تعریف شنیده بود که باعث بلند شدن قد میشه
بعد از کارای ثبت نامش با به استایل معمولی شلوارک مشکی با یه کراپ بنفش و موهای دم اسبی صاف وارد سالن شد
هیچوقت فکرشم نمیکرد والیبال اینقدر هیجان انگیز باشه
و تحت تاثیر محیط اونجا قرار گرفت
بعد از تمرین های زیاد و خندیدن با دوستای جدیدش
به سمت آبخوری سالن ورزشی رفت همینجور که با خودش آهنگ میخواند و بطریش رو آب میکرد یه سر از پشت سرش در اومد و گزاشته شد روی شونه هاش
و اونجا بود که شخص B
رو دید و مثل بز بهش خیره شد اون چش شده بود
هیچوقت کسی نبوده که اینجوری بهش خیره بشه و نتونه چشم ازش برداره
شخصB.. لبخند
اشاره به بطری
بطری اب پر شده ها....
شخص A که به خودش اومده بود یه لبخند کوچیک زد و با یه معذرت خواهی از داخل بغلش و از آبخوری بیرون رفت
و به شخص B که تمام حواسش پیشش گیر بود فکر کرد
تا الان توی زمین بازی ندیده بودش
اون واقعا جذاب و خوشگل بود
موهای پسرونش که به قدری بلند بود که بشه از پشت بستشون
و اون چشمای قشنگ قهوه ایش
اون لبخند قشنگش
اون لحظه بود که شخص A فهمید که ای داد
بدبخت شده روی شخص B کراش زده اونم ناجور....
(همینجور که نوشتمش این صحنه ها از جلوی چشمام رد شدن وای.. اگه دوست داشتین بقیش رو تعریف کنم بعد شما نظر بدین چیکار کنم)
.*.شخص A.*.
برای بلند شدن قدش میره کلاس والیبال چون خیلی تعریف شنیده بود که باعث بلند شدن قد میشه
بعد از کارای ثبت نامش با به استایل معمولی شلوارک مشکی با یه کراپ بنفش و موهای دم اسبی صاف وارد سالن شد
هیچوقت فکرشم نمیکرد والیبال اینقدر هیجان انگیز باشه
و تحت تاثیر محیط اونجا قرار گرفت
بعد از تمرین های زیاد و خندیدن با دوستای جدیدش
به سمت آبخوری سالن ورزشی رفت همینجور که با خودش آهنگ میخواند و بطریش رو آب میکرد یه سر از پشت سرش در اومد و گزاشته شد روی شونه هاش
و اونجا بود که شخص B
رو دید و مثل بز بهش خیره شد اون چش شده بود
هیچوقت کسی نبوده که اینجوری بهش خیره بشه و نتونه چشم ازش برداره
شخصB.. لبخند
اشاره به بطری
بطری اب پر شده ها....
شخص A که به خودش اومده بود یه لبخند کوچیک زد و با یه معذرت خواهی از داخل بغلش و از آبخوری بیرون رفت
و به شخص B که تمام حواسش پیشش گیر بود فکر کرد
تا الان توی زمین بازی ندیده بودش
اون واقعا جذاب و خوشگل بود
موهای پسرونش که به قدری بلند بود که بشه از پشت بستشون
و اون چشمای قشنگ قهوه ایش
اون لبخند قشنگش
اون لحظه بود که شخص A فهمید که ای داد
بدبخت شده روی شخص B کراش زده اونم ناجور....
(همینجور که نوشتمش این صحنه ها از جلوی چشمام رد شدن وای.. اگه دوست داشتین بقیش رو تعریف کنم بعد شما نظر بدین چیکار کنم)
۱.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.