پارت۳
ا/ت:تهیونگ من جدی ام و میخوام استعفا بدم فک کنم این حق منه ب عنوان یه کارمند مگه نه
تهیونگ: دلیلت؟
ا/ت: ....
تهیونگ:ا/ت گفتم دلیلت
ا/ت: .....
تهیونگ:ا/ت دلیل
ا/ت: خب من ....من ...من باردارم میدونی انم از ی مرد ناشناس تو بار که نمیدونم کیه و الان میخوام استعفا بدم
تهیونگ: چی داری میگی؟ تو با ی مرد ناشناس و الانم میگی بارداری؟ این یعنی چی؟ این چیزیه که من از تو....
واقعا حیرت انگیزه
تهیونگ پیشونیشو با انگشتاش مالش داد
تهیونگ: شماره شو بده
ا/ت:شماره کیو؟
تهیونگ:همون حرومزاده ای که این بلا رو سرت اورد
ا/ت:تهیونگ گفتم که من نمیشناسم که کی بود خب مست بودیم و اتفاقی بود که افتاد
تهیونگ:اتفاق قشنگی هم افتاده
ا/ت:تهیونگ
تهیونگ: راه حل های دیگ هم هست میتونی بچه رو بندازی
════════════════
یک سال پیش
ا/ت:امروز باید بهش بگم من تو رو دوس دارم
تو پوست خودت نمیگنجیدی دستات حتی سرد تر از یخ بود
از سالن شرکت امدی بیرون که متوجه تهیونگ و ی دختری شدی
ا/ت: ن نباید گوش بدم نه نمیشه
اما کی منو میبینه آخرین بارمه
تهیونگ: عام سویا من گی ام و خب خودت میدونی ک
کامنت و لایک فراموش نشه
تهیونگ: دلیلت؟
ا/ت: ....
تهیونگ:ا/ت گفتم دلیلت
ا/ت: .....
تهیونگ:ا/ت دلیل
ا/ت: خب من ....من ...من باردارم میدونی انم از ی مرد ناشناس تو بار که نمیدونم کیه و الان میخوام استعفا بدم
تهیونگ: چی داری میگی؟ تو با ی مرد ناشناس و الانم میگی بارداری؟ این یعنی چی؟ این چیزیه که من از تو....
واقعا حیرت انگیزه
تهیونگ پیشونیشو با انگشتاش مالش داد
تهیونگ: شماره شو بده
ا/ت:شماره کیو؟
تهیونگ:همون حرومزاده ای که این بلا رو سرت اورد
ا/ت:تهیونگ گفتم که من نمیشناسم که کی بود خب مست بودیم و اتفاقی بود که افتاد
تهیونگ:اتفاق قشنگی هم افتاده
ا/ت:تهیونگ
تهیونگ: راه حل های دیگ هم هست میتونی بچه رو بندازی
════════════════
یک سال پیش
ا/ت:امروز باید بهش بگم من تو رو دوس دارم
تو پوست خودت نمیگنجیدی دستات حتی سرد تر از یخ بود
از سالن شرکت امدی بیرون که متوجه تهیونگ و ی دختری شدی
ا/ت: ن نباید گوش بدم نه نمیشه
اما کی منو میبینه آخرین بارمه
تهیونگ: عام سویا من گی ام و خب خودت میدونی ک
کامنت و لایک فراموش نشه
۳۱.۵k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.