🖇فراز و نشیب 🖇
V... RHS:
ارسلان: کم کم میرونگیمو فرستادم توش و پاهاشو بردم تا سینه هاش و محکم شروع به تلمبه زدن کردم ..
دیانا: اخخخ ارسلان وایییی
ارسلان: با ناله های دیانا تلمبه زدنمو تند تر میکردم و دیانا جیغ میزد و هق میزد
دیانا: دوتا گیره رو توی دستش گرفت و به نک سینه هام گذاشت که با سوزش هق زدم : ارسلان
ارسلان: دیانا داشت اذیت میشد و به زور تحمل میکرد که پشت بهش دراز کشیدم و بدنشو به بدنم چسبوندم و تلمبه محکم و عمیقی زدم که نفسش رفت و ارضا شد ولی هنوز ولکنش نبودم
دیانا: ازم بیرون کشید و
۲
ارسلان: یه توپ متوسط خار دار کردم توی ک.ص.ش و
دیانا: آییی ارسلان بکشش بیروننن
ارسلان: نمیخواستم اذیت بشه توپو در اوردمو یه توپ کوچیکتر کردم توی سوراخ .ک.ص.ش و خوابوندمش روی خودم از پشت واردش کردم
دیانا: رسما زیر ارسلان داشتم جون میدادم و نمیگفتم بنفش چون دلم نمیخواست ارسلان ازم زده بشه و مجبور بودم ولی کل بدنم از درد میلرزید و زیر دلم درد میپیچید
ارسلان: دیانا برای بار دوم ارضا شد و بیحال افتاد روم و از درد زجه زد ...
دیانا: دستمو بردم سمت سینم که
ارسلان: دیانا دست به گیره ها نکنن
دیانا: اینقدر جدی گفت که چشمی گفتم و ولو شدم روش
ارسلان: کم کم میرونگیمو فرستادم توش و پاهاشو بردم تا سینه هاش و محکم شروع به تلمبه زدن کردم ..
دیانا: اخخخ ارسلان وایییی
ارسلان: با ناله های دیانا تلمبه زدنمو تند تر میکردم و دیانا جیغ میزد و هق میزد
دیانا: دوتا گیره رو توی دستش گرفت و به نک سینه هام گذاشت که با سوزش هق زدم : ارسلان
ارسلان: دیانا داشت اذیت میشد و به زور تحمل میکرد که پشت بهش دراز کشیدم و بدنشو به بدنم چسبوندم و تلمبه محکم و عمیقی زدم که نفسش رفت و ارضا شد ولی هنوز ولکنش نبودم
دیانا: ازم بیرون کشید و
۲
ارسلان: یه توپ متوسط خار دار کردم توی ک.ص.ش و
دیانا: آییی ارسلان بکشش بیروننن
ارسلان: نمیخواستم اذیت بشه توپو در اوردمو یه توپ کوچیکتر کردم توی سوراخ .ک.ص.ش و خوابوندمش روی خودم از پشت واردش کردم
دیانا: رسما زیر ارسلان داشتم جون میدادم و نمیگفتم بنفش چون دلم نمیخواست ارسلان ازم زده بشه و مجبور بودم ولی کل بدنم از درد میلرزید و زیر دلم درد میپیچید
ارسلان: دیانا برای بار دوم ارضا شد و بیحال افتاد روم و از درد زجه زد ...
دیانا: دستمو بردم سمت سینم که
ارسلان: دیانا دست به گیره ها نکنن
دیانا: اینقدر جدی گفت که چشمی گفتم و ولو شدم روش
۳۰.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.