مروارید عشق پارت ۱۳
کوک:خوب بریم صبحونه درست کنیم من:بریم رفتیم صبحونه درست کردیم جونگ کوک کنارم وایساده بود اومد پشتم گرفتم تو بغلش من:انقدر دوسم داری کوک:معلومه من جونم برات در میره خندیدم برگشتم طرفش کوک:توهم منو دوست داری من:نه ندارم🤥☺ کوک:هوممم بگو داری من:نه🤥(کرم دارم😑😂😂😂) کوک:هومم قهرم رفت نگاهمم نکرد یک متر ازم فاصله گرفت (وقتشه ناز بکشم😒😂) من:الان قهری با من کوک:..... من:عشقم نفسم همه کسم جونگ کوکم زندگیم دلت میاد باهام قهر کنی جونگ کوک☹ کیوتم کوک:ده بار بگو دوست دارم تا آشتی کنم من:باشه ده بار بهش گفتم دوست دارم من:آشتی 🙁تولوخدا ببشید شوخی کلدم🙁 همون موقع برگشت طرفم اومد طرفم با حرص دستمو پشتم گرفتم خودمو یکم خم کردم بیشتر صورتشو نزدیکم کرد کوک:یه بار دیگه از این شوخیا بکنی خفت میکنم😬 توله سگ داشتم دق میکردم خوب من:چرا چون جنابالی دیوونه ای من خیلیم دوست دارم و دیوونتم کوک:تو..... نزاشتم حرف بزنه لباشو بوسیدم بعد جدا شدم چشماش بسته بود من:اینم از بوسش کوک:وسط حرف زدنم میبوسی من:ب...... نزاشت حرف بزنم یه دستشو محکم رو کمرم گذاشت چرخوند حولم داد سمت کابینت دستامو پشتم گذاشتم و خم شدم کوک:تو دیوونم کردی تو روانیم کردی از عشقت دارم هلاک میشم دستشو برد زیر گردنم موهامو زد کنار همون موقع لباشو محکم چسبوند رو لبام و لبامو میبوسید تند تند همون موقع منم همراهی کردم دوتا دستامو حلقه کردم و همراهی کردم
۱۰.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.