پارت ۱۳
ویو جونکوک
وقتی برگشتم خونه دیدم آشپزخونه بمب زدس بمب چیه خمپاره زده ا.ت داشت یچیزی میخورد بهش گفتم که جمع کنه با دهن پر نگام کرد گفت
ا.ت . چته
جونکوک . یعنی چی چته میبینی چیکار کردی با آشپزخونه زود باش جمع کن(رفت پاستیلا رو از جلو ا.ت برداشت)
ا.ت . بدش بهم😢
جونکوک . اگه جمع نکنی کاری میکنم تا یه هفته گریه کنی(عربده)
ا.ت . اشکام تمام میشه🤭
جونکوک . تو حتی بعد از اون کتکی که دیشب خوردی هنوز پر رویی پس کمت بود باشه خودت خواستی
ویو ا.ت
یهو دیدم دستمو گرفت کشید برد تو اتاق
ا.ت . میخوای چیکار کنی😢
جونکوک . کاری که ادبت کنه
ا.ت . ببخشید الان میرم جمع میکنم
جونکوک . دیگه دیره
دیدم رفت شلاقشو آورد مثل سگ ترسیده بودم یا امام من چرا اینقدر خرم کاری کردم که تو یه روز نسفی دوبار شلاق بخورم واااااااییییییییییییییی اومد سمتم به قلط کردن افتادم
ا.ت . قلط کردم دیگه جایی رو نمیریزم حق بزار حق برم حق دیگه از این کارا حق نمیکنم
جونکوک . اینبار باید قشنگ آدمت کنم اگر ۷۰ بس بود تو الان آدم شده بودی
شروع کرد به زدنم داشتم میمردم از درد خییییییللللیی بد بود یه ۶۰ تایی زد داشتم جیغ میزدم
ا.ت . اههههههههه تروخدا بسه قلط کردم😫😖😣(جیغ و گریه شدید)۱۰۰ تا زد گذاشتش کنار آستیناشو بالا زد شروع کرد با دست زدن استخونام داشت میشکست زورش خخخخخخییییییللللللییییی زیاد بود وقتی به بدنم نگاه کردم با هر زربه دستشو که بر میداشت جای دستش سیاه میشد قرمز نه سیاه ۲۵۰ تا زد خیلی زیاد زد داشتم جون میدادم
وقتی برگشتم خونه دیدم آشپزخونه بمب زدس بمب چیه خمپاره زده ا.ت داشت یچیزی میخورد بهش گفتم که جمع کنه با دهن پر نگام کرد گفت
ا.ت . چته
جونکوک . یعنی چی چته میبینی چیکار کردی با آشپزخونه زود باش جمع کن(رفت پاستیلا رو از جلو ا.ت برداشت)
ا.ت . بدش بهم😢
جونکوک . اگه جمع نکنی کاری میکنم تا یه هفته گریه کنی(عربده)
ا.ت . اشکام تمام میشه🤭
جونکوک . تو حتی بعد از اون کتکی که دیشب خوردی هنوز پر رویی پس کمت بود باشه خودت خواستی
ویو ا.ت
یهو دیدم دستمو گرفت کشید برد تو اتاق
ا.ت . میخوای چیکار کنی😢
جونکوک . کاری که ادبت کنه
ا.ت . ببخشید الان میرم جمع میکنم
جونکوک . دیگه دیره
دیدم رفت شلاقشو آورد مثل سگ ترسیده بودم یا امام من چرا اینقدر خرم کاری کردم که تو یه روز نسفی دوبار شلاق بخورم واااااااییییییییییییییی اومد سمتم به قلط کردن افتادم
ا.ت . قلط کردم دیگه جایی رو نمیریزم حق بزار حق برم حق دیگه از این کارا حق نمیکنم
جونکوک . اینبار باید قشنگ آدمت کنم اگر ۷۰ بس بود تو الان آدم شده بودی
شروع کرد به زدنم داشتم میمردم از درد خییییییللللیی بد بود یه ۶۰ تایی زد داشتم جیغ میزدم
ا.ت . اههههههههه تروخدا بسه قلط کردم😫😖😣(جیغ و گریه شدید)۱۰۰ تا زد گذاشتش کنار آستیناشو بالا زد شروع کرد با دست زدن استخونام داشت میشکست زورش خخخخخخییییییللللللییییی زیاد بود وقتی به بدنم نگاه کردم با هر زربه دستشو که بر میداشت جای دستش سیاه میشد قرمز نه سیاه ۲۵۰ تا زد خیلی زیاد زد داشتم جون میدادم
۴.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳