صلح یا انتقام:)
پارت ۱۲
کوک: حواسم هست ، اما باید برم مدارک ها رو رو بردارم خیلی مهمه
جین : کوک خطرناکه
کوک:گفتم دیگه مراقبم ، باید یک جای خوب هم پیدا کنم ، نمیشه ک همش اونجا موند
جیهوپ: میتونید بیابد عمارت ما بمونید
کوک: نه نمیشه
شوگا: من جایی پیدا میکنم
ته: من باید سانا هم بیارم پیش خودمون
کوک: سانا کیه
ته: دوست دخترم
کوک: اوه
شوگا: کوک خوبی دیگه نه
کوک: آره خوبم ، نگران نباشید ، من کی مرخص میشم
جیمین: نمیدونم من میرم بپرسم
کوک: اوکی
پنج دقیقه بعد
جیهوپ : چه شد جیمین
جیمین: چون میدونستم کوک نمیتونه تو بیمارستان بمونه به زور مرخصش کردن ، البته شب
کوک: وای نه من تا شب نمیتونم
ته: میتونی خوب هم میتونی
کوک: یااااا
بچه ها : خنده
ته: پس منم برم سانا رو بیارم
کوک: تهیونگ تنها نرو
ته: چرا اونوقت
کوک: تنها نرو دیگه ، جین و جیمین شما هم با تهیونگ برین
جین و جیمین: باشه
ته: باشه پس سریع بیاین بریم
جیمین: کوک مراقب باش
کوک: باشه ، شما هم مراقب باشین
شوگا: کوک ما هم میریم بیرون تو استراحت کن
کوک: باشه
جیهوپ: بای بای کیوت
کوک: ها
شوگا و جیهوپ : خنده
یک ربع بعد
کوک: بچه ها رفتن بعد از چند دقیقه دکتر اومد تو
دکتر : آقای جئون خوبین
کوک: بله
دکتر : متاسفانه خبر خوبی براتون ندارم
کوک: چی شده
دکتر: راستش .............
کوک: حواسم هست ، اما باید برم مدارک ها رو رو بردارم خیلی مهمه
جین : کوک خطرناکه
کوک:گفتم دیگه مراقبم ، باید یک جای خوب هم پیدا کنم ، نمیشه ک همش اونجا موند
جیهوپ: میتونید بیابد عمارت ما بمونید
کوک: نه نمیشه
شوگا: من جایی پیدا میکنم
ته: من باید سانا هم بیارم پیش خودمون
کوک: سانا کیه
ته: دوست دخترم
کوک: اوه
شوگا: کوک خوبی دیگه نه
کوک: آره خوبم ، نگران نباشید ، من کی مرخص میشم
جیمین: نمیدونم من میرم بپرسم
کوک: اوکی
پنج دقیقه بعد
جیهوپ : چه شد جیمین
جیمین: چون میدونستم کوک نمیتونه تو بیمارستان بمونه به زور مرخصش کردن ، البته شب
کوک: وای نه من تا شب نمیتونم
ته: میتونی خوب هم میتونی
کوک: یااااا
بچه ها : خنده
ته: پس منم برم سانا رو بیارم
کوک: تهیونگ تنها نرو
ته: چرا اونوقت
کوک: تنها نرو دیگه ، جین و جیمین شما هم با تهیونگ برین
جین و جیمین: باشه
ته: باشه پس سریع بیاین بریم
جیمین: کوک مراقب باش
کوک: باشه ، شما هم مراقب باشین
شوگا: کوک ما هم میریم بیرون تو استراحت کن
کوک: باشه
جیهوپ: بای بای کیوت
کوک: ها
شوگا و جیهوپ : خنده
یک ربع بعد
کوک: بچه ها رفتن بعد از چند دقیقه دکتر اومد تو
دکتر : آقای جئون خوبین
کوک: بله
دکتر : متاسفانه خبر خوبی براتون ندارم
کوک: چی شده
دکتر: راستش .............
۱۳.۰k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.