( itzy,black pink,bts,stary kids) black mafia part 1
صبح ساعت ۷ بیدار شدم
ای واییییی دیرممم شدد
با سرعتی که مرحوم میگ میگ هم نداشت سمت دستشویی رفتم و کارامو انجام دادم :[
از اونجایی که تو مدرسه های فرانسه یونیفرم نمیخواد بپوشی یه شلوارک لی با یه نیم تنه سفید که روش کلمه love و روی اون کلمه یه علامت ممنوع زده شده بود پوشیدم و راهی مدرسه شدم
تو راه چریونگ رو دیدم ... تا منو دید پوکر فیس بهم نگاه کرد
لیا : چته چرا اینجوری چپ چپ نگا میکنی:[
چریونگ : چمه واقعا چمهههههه آخهههه لعنتی تو کی میفهمی باید سر وقت بیای
لیا : باشه باشه کررر شدممم
ادمین : اهم اهم
چریونگ : تو چه مرگته ادمین
ادمین : نمیخواید یه معرفی کنید؟
لیا : اوه آرههه
ادمین : :/
( هنوز از زبون لیا هستش )
من لیا هستم
۱۶ سالمه
پلیس درجه یک فرانسه که کارش معمولا متوقف کردن کارهای مافیاست
ولی خب از اون جایی که میترسم یه موقعه یه اتفاقی بیوفته یه ماسک میزنم رو چشمام و معمولا لباس پلیس نمیپوشم و یه لباس گرل کراش میپوشم معمولا و بخواطر همین کسی نمیدونه من در اصل همون پلیس درجه یک هستم ( عکسشو میزارم ) البطه تنها کسی که میدونه که من پلیس درجه یک فرانسه هستم چریونگه و اونم دستیارمه و اونم مثل من هویتشو مفخی میکنه بخواطر همین بهترین دوستیم
چند ساعت بعد ...
بلاخره کلاس تموم شد
( لیا = * چریونگ = + )
* آخیش بلاخره کلاس تموم شدد واقعا خستمههه
+ تو که سر تموم کلاسا خواب بودی پس دقیقا چرا خستته
* هییی اولن من سر زنگ آخر بیدار بودم و زنگ آخرم انتظار ۱۲ تا زنگ خسته کننده بود
+ با اینکه فقط زنگ آخر بیدار بودی ولی خب آره راست میگی
* من همیشه راست میگم
:/ +
* چته چرا پوکر فیس نگا میکنی
+ هیچی هیچی ول کن
* هوففف باش
...
* ام چری
+ چته
* عههه این چه طرز جواب دادنههه
+ حرفتو بزن
* خب دراصل من که سر کلاسا خواب بودم بعد زنگ آخرم هیچی متوجه نشدم میشه بهم توضیح بدی
+ نه
* عههه چرا
+ چون خودمم متوجه نشدم
( خدا سفاتون بده😐🖤 )
* خب الان چه غلطی بکنیم فردا میخواد بپرسه
+ فردا نمیریم سرکلاس😐
*ریلییی
+ آره دیه ببین مامان بابامون نیستن که دعوامون کنن کسی هم سرپرستمون نیست اگه هم بخوان بندازنمون بیرون هم رییس نمیزاره پس مهم نی
* اخجونننن میسییییی چریییی
لیا پرید بغل چریونگ و چریونگ هم اونو بغل کرد
بومممم
* یا خدا این صدا چی بود
+عههه چرا اینجوری نگا میکنه انتظار نداشته باش بهت بگم چی بود خورمم نمیدونم
*چ...چری
+بلی
+نکنه مافیا بوده باشه
+چی نهه عمرا نمیشه یعنیی ... یعنی واقعا ممکنه اونا بوده باشن و اون صدای بمب بوده باشه
*اوهوم ...
+پ منتظر چی هستیییی بدووو بریم کمکشون
* هوی چری وایسا باید اولللل لباسای دارکمون رو بپوشیم نمیتونیم با این یونیفرم ها بریم کههه
+راست میگی ... اونا تو کیفن بیا بریم دستشویی مدرسه عوض کنیم
*باشهههه
ای واییییی دیرممم شدد
با سرعتی که مرحوم میگ میگ هم نداشت سمت دستشویی رفتم و کارامو انجام دادم :[
از اونجایی که تو مدرسه های فرانسه یونیفرم نمیخواد بپوشی یه شلوارک لی با یه نیم تنه سفید که روش کلمه love و روی اون کلمه یه علامت ممنوع زده شده بود پوشیدم و راهی مدرسه شدم
تو راه چریونگ رو دیدم ... تا منو دید پوکر فیس بهم نگاه کرد
لیا : چته چرا اینجوری چپ چپ نگا میکنی:[
چریونگ : چمه واقعا چمهههههه آخهههه لعنتی تو کی میفهمی باید سر وقت بیای
لیا : باشه باشه کررر شدممم
ادمین : اهم اهم
چریونگ : تو چه مرگته ادمین
ادمین : نمیخواید یه معرفی کنید؟
لیا : اوه آرههه
ادمین : :/
( هنوز از زبون لیا هستش )
من لیا هستم
۱۶ سالمه
پلیس درجه یک فرانسه که کارش معمولا متوقف کردن کارهای مافیاست
ولی خب از اون جایی که میترسم یه موقعه یه اتفاقی بیوفته یه ماسک میزنم رو چشمام و معمولا لباس پلیس نمیپوشم و یه لباس گرل کراش میپوشم معمولا و بخواطر همین کسی نمیدونه من در اصل همون پلیس درجه یک هستم ( عکسشو میزارم ) البطه تنها کسی که میدونه که من پلیس درجه یک فرانسه هستم چریونگه و اونم دستیارمه و اونم مثل من هویتشو مفخی میکنه بخواطر همین بهترین دوستیم
چند ساعت بعد ...
بلاخره کلاس تموم شد
( لیا = * چریونگ = + )
* آخیش بلاخره کلاس تموم شدد واقعا خستمههه
+ تو که سر تموم کلاسا خواب بودی پس دقیقا چرا خستته
* هییی اولن من سر زنگ آخر بیدار بودم و زنگ آخرم انتظار ۱۲ تا زنگ خسته کننده بود
+ با اینکه فقط زنگ آخر بیدار بودی ولی خب آره راست میگی
* من همیشه راست میگم
:/ +
* چته چرا پوکر فیس نگا میکنی
+ هیچی هیچی ول کن
* هوففف باش
...
* ام چری
+ چته
* عههه این چه طرز جواب دادنههه
+ حرفتو بزن
* خب دراصل من که سر کلاسا خواب بودم بعد زنگ آخرم هیچی متوجه نشدم میشه بهم توضیح بدی
+ نه
* عههه چرا
+ چون خودمم متوجه نشدم
( خدا سفاتون بده😐🖤 )
* خب الان چه غلطی بکنیم فردا میخواد بپرسه
+ فردا نمیریم سرکلاس😐
*ریلییی
+ آره دیه ببین مامان بابامون نیستن که دعوامون کنن کسی هم سرپرستمون نیست اگه هم بخوان بندازنمون بیرون هم رییس نمیزاره پس مهم نی
* اخجونننن میسییییی چریییی
لیا پرید بغل چریونگ و چریونگ هم اونو بغل کرد
بومممم
* یا خدا این صدا چی بود
+عههه چرا اینجوری نگا میکنه انتظار نداشته باش بهت بگم چی بود خورمم نمیدونم
*چ...چری
+بلی
+نکنه مافیا بوده باشه
+چی نهه عمرا نمیشه یعنیی ... یعنی واقعا ممکنه اونا بوده باشن و اون صدای بمب بوده باشه
*اوهوم ...
+پ منتظر چی هستیییی بدووو بریم کمکشون
* هوی چری وایسا باید اولللل لباسای دارکمون رو بپوشیم نمیتونیم با این یونیفرم ها بریم کههه
+راست میگی ... اونا تو کیفن بیا بریم دستشویی مدرسه عوض کنیم
*باشهههه
۲.۱k
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.