فیک جونگ کوک
فیک جونگ کوک
کوک :بیا پاین
ا.ت ن نمیام اگه بیام سگاپارم میکنن*باگریه*
کوک با خنده ی ریزی گفت
کوک:ن نمی زارم حالا بیا پاین
ا.ت تور خدا نزار غلط کردم اومدم اینجا من از دست چند عوضی فرار کردم فقط چند دیقه اینجا بودم بخدا راس میگم
کوک:نمی زارم حالا بیا پاین
ات:داشتم می که اومدم پاین پام زخمی شده بود خورد به شاخه درخت و تیر کشید
همین باعث شد تعادلم رواز دست بدم
و بیوفتم
ا.ت: اخخ
کوک :چی شد؟
ا.ت :پام....پام زخمی شد
کوک :رو به نگهبانا
کوک:بیارینش تو خونه
*داخل خونه*
کوک:ببرینش تو اتاق من
*تو اتاق *
کوک :ببینم چیشده
ا.ت:اخخ
کوک:هنوز دست نزدما چته 😐
ا.ت:درد میکنه درد میکنه* باگریه*
کوک:باشه حپاسم هست تو هم یکم تحمل کن خب
*در حال پانسمان کردن *
کوک:از دست کی فرارمیکردی؟
.ت:بابام اخ بابام یه پس نفرته
کوک:چرا مگه چیکارت کرده؟
ا.ت:پدرم یه قمار بازه با یکی که احتمالا خیلی پولداره قمار بازی کرده و باخته وقتی هم که باخته منو بهش فروخته
ا.ت:از هردوتاشون متنفرم از هردوشون *باگریه شدید *
کوک:ببینمت
*ا.ت به کوک نگاه میکنه*
کوک:اممم چیزه
ا.ت: چیه ؟(
کوک:هیچی میگمتموم شد
ا.ت:ممنون تو از اون آدمای پولداری که مثل چی خودشونو میگیرن نیستی تو خیلی مهربون تری این لطفتو هیچ وقت فراموش نمیکنم
کوک:ا.ت
ا.ت:من اسممو بهتون گفتم؟
کوک:ن نه ببینم تو جانگ ا.ت هستی و ۲۰سالته؟
ات:بله از کجا میدونی
کوک:خب راستش م...من امروز قمار بازی کردم و اونی که من باهاش قمار بازی کردم جانگ جیکون (پدر ا.ت)
و دختری که به من فروخت دختری با این مشخصات بود
ا.ت:یع...یعنی ممکنه تو
کوک:آره من همونم
ا.ت که ترسیده بود گفت
ا.ت :ببخشید که مزاحم شدم من دیگه میرم
داشت به طرف در میرفت که کوک دستشو گرفت
کوک:تو منو دیدی و خودتم گفتی که خیلی مهربونم پس چرا داری فرار میکنی ا.ت:اره و..ولی
کوک:من دوست دارم ا.ت
ا.ت :ولی
کوک:گفتم ازت خوشم میاد و اذیتت نمیکنم ولی بگم نمیزارم اینجا بیرون بری ا.ت:گفتی اذیتم نمیکنی
کوک: قول دادم
ا.ت:اگه قولت قول مردونست من باهات میمونم
کوک:جدی میگی *باذوققق*
ا.ت آره منم ازت خوشم میا
بعد از این حرفش به ثانیه نکشیده بود که کوک لباشو رو لبای ا.ت گذاشت و با اشتیاق مک میزد
خب دیگه مزاحم نشیم و شماهم منحرف نشید فقط یه بوس ساده بود 🤌
حمایت کنین چون یه فیک دیگه از تهیونگ تورا هست اگه حمایت کنین و این پستمو لایک کنین امشب براتون پارت اولو میزارم 💜
کوک :بیا پاین
ا.ت ن نمیام اگه بیام سگاپارم میکنن*باگریه*
کوک با خنده ی ریزی گفت
کوک:ن نمی زارم حالا بیا پاین
ا.ت تور خدا نزار غلط کردم اومدم اینجا من از دست چند عوضی فرار کردم فقط چند دیقه اینجا بودم بخدا راس میگم
کوک:نمی زارم حالا بیا پاین
ات:داشتم می که اومدم پاین پام زخمی شده بود خورد به شاخه درخت و تیر کشید
همین باعث شد تعادلم رواز دست بدم
و بیوفتم
ا.ت: اخخ
کوک :چی شد؟
ا.ت :پام....پام زخمی شد
کوک :رو به نگهبانا
کوک:بیارینش تو خونه
*داخل خونه*
کوک:ببرینش تو اتاق من
*تو اتاق *
کوک :ببینم چیشده
ا.ت:اخخ
کوک:هنوز دست نزدما چته 😐
ا.ت:درد میکنه درد میکنه* باگریه*
کوک:باشه حپاسم هست تو هم یکم تحمل کن خب
*در حال پانسمان کردن *
کوک:از دست کی فرارمیکردی؟
.ت:بابام اخ بابام یه پس نفرته
کوک:چرا مگه چیکارت کرده؟
ا.ت:پدرم یه قمار بازه با یکی که احتمالا خیلی پولداره قمار بازی کرده و باخته وقتی هم که باخته منو بهش فروخته
ا.ت:از هردوتاشون متنفرم از هردوشون *باگریه شدید *
کوک:ببینمت
*ا.ت به کوک نگاه میکنه*
کوک:اممم چیزه
ا.ت: چیه ؟(
کوک:هیچی میگمتموم شد
ا.ت:ممنون تو از اون آدمای پولداری که مثل چی خودشونو میگیرن نیستی تو خیلی مهربون تری این لطفتو هیچ وقت فراموش نمیکنم
کوک:ا.ت
ا.ت:من اسممو بهتون گفتم؟
کوک:ن نه ببینم تو جانگ ا.ت هستی و ۲۰سالته؟
ات:بله از کجا میدونی
کوک:خب راستش م...من امروز قمار بازی کردم و اونی که من باهاش قمار بازی کردم جانگ جیکون (پدر ا.ت)
و دختری که به من فروخت دختری با این مشخصات بود
ا.ت:یع...یعنی ممکنه تو
کوک:آره من همونم
ا.ت که ترسیده بود گفت
ا.ت :ببخشید که مزاحم شدم من دیگه میرم
داشت به طرف در میرفت که کوک دستشو گرفت
کوک:تو منو دیدی و خودتم گفتی که خیلی مهربونم پس چرا داری فرار میکنی ا.ت:اره و..ولی
کوک:من دوست دارم ا.ت
ا.ت :ولی
کوک:گفتم ازت خوشم میاد و اذیتت نمیکنم ولی بگم نمیزارم اینجا بیرون بری ا.ت:گفتی اذیتم نمیکنی
کوک: قول دادم
ا.ت:اگه قولت قول مردونست من باهات میمونم
کوک:جدی میگی *باذوققق*
ا.ت آره منم ازت خوشم میا
بعد از این حرفش به ثانیه نکشیده بود که کوک لباشو رو لبای ا.ت گذاشت و با اشتیاق مک میزد
خب دیگه مزاحم نشیم و شماهم منحرف نشید فقط یه بوس ساده بود 🤌
حمایت کنین چون یه فیک دیگه از تهیونگ تورا هست اگه حمایت کنین و این پستمو لایک کنین امشب براتون پارت اولو میزارم 💜
۷۷۸
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.