ʚFOR YOUɞ
ʚFOR YOUɞ
ʚPART_⁸ɞ
3ساعت بعد
جیمین ویو
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم کشتی هنوز نیومده بود پس ماهم نشستیم خسته شدم گفتم بزار عکس بگیرم
تا گوشی رو در آوردم که عکس بگیرم یونا و ات و جونگکوک حمله ور شدن
جیمین: چتونه
ات:ماهم میخوایم بگیریم
جونگکوک: اره
جیمین: باش
کلی عکس گرفتیم و خندیدیم
که کشتی اومد
استاد: وایستید پشت سر هم یکی یکی
آخر رسیدیم
استاد: به خاطر توفق در راه فردا به مقصد میرسیم
ات: اوفففف
ات ویو
رفتم تو اتاقم و سری رفتم حموم آخیشش و شروع کردم آواز خوندن
ات: عشق تو دروغ بود دیگه.....
جیمین ویو
رفتم تو اتاقم و دیدم صدای آواز از تو حموم میاد نزدیک در حموم که شدم صدا واضح شد درو سری باز کردم
ات: جیغغغغغغغغغغفغ
جیمین: تویی
ات: آشغال برو بیرون لختم
جیمین: وایی ببخشید
اومدم بیرون چه بدنی داره
ات: مامان منو ببخش اگه همه قرارام پنهونین با یه مشت..... اوووو آرهه
جیمین: خلم شد
بلند شدم لباسامو عوض کردم و بعدش رفتم تو گوشیم که بابام زنگ زد
جیمین: الو
ب/ج: سلام
جیمین: سلام
ب/ج: چیکار میکنی
جیمین: هیچی لباس عوض کردم و اومدم تو گوشی
ب/ج: یه مشکلی پیش اومده
جیمین: چی
ب/ج: سرم کلاه گذاشتن
جیمین: بابا دوباره چقدر گفتم بزار خودم معامله کنم(عصبی)
ب/ج: چیکار کنم الان
جیمین: منتظر بمون تا بیام(عصبی)
ʚPART_⁸ɞ
3ساعت بعد
جیمین ویو
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم کشتی هنوز نیومده بود پس ماهم نشستیم خسته شدم گفتم بزار عکس بگیرم
تا گوشی رو در آوردم که عکس بگیرم یونا و ات و جونگکوک حمله ور شدن
جیمین: چتونه
ات:ماهم میخوایم بگیریم
جونگکوک: اره
جیمین: باش
کلی عکس گرفتیم و خندیدیم
که کشتی اومد
استاد: وایستید پشت سر هم یکی یکی
آخر رسیدیم
استاد: به خاطر توفق در راه فردا به مقصد میرسیم
ات: اوفففف
ات ویو
رفتم تو اتاقم و سری رفتم حموم آخیشش و شروع کردم آواز خوندن
ات: عشق تو دروغ بود دیگه.....
جیمین ویو
رفتم تو اتاقم و دیدم صدای آواز از تو حموم میاد نزدیک در حموم که شدم صدا واضح شد درو سری باز کردم
ات: جیغغغغغغغغغغفغ
جیمین: تویی
ات: آشغال برو بیرون لختم
جیمین: وایی ببخشید
اومدم بیرون چه بدنی داره
ات: مامان منو ببخش اگه همه قرارام پنهونین با یه مشت..... اوووو آرهه
جیمین: خلم شد
بلند شدم لباسامو عوض کردم و بعدش رفتم تو گوشیم که بابام زنگ زد
جیمین: الو
ب/ج: سلام
جیمین: سلام
ب/ج: چیکار میکنی
جیمین: هیچی لباس عوض کردم و اومدم تو گوشی
ب/ج: یه مشکلی پیش اومده
جیمین: چی
ب/ج: سرم کلاه گذاشتن
جیمین: بابا دوباره چقدر گفتم بزار خودم معامله کنم(عصبی)
ب/ج: چیکار کنم الان
جیمین: منتظر بمون تا بیام(عصبی)
۱۰.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.