گارسون جذاب (پارت۳)
زنگ تفریح:
وقتی زنگ رو زدن همه رفتیم حیاط من رفتم بوفه که چیزی برای خوردن بگیرم فقط یه شیر گرفتم(عکسش رو براتون گذاشتم)بعدش رفتم دور حیاط پیاده روی کردم که زنگ رو زدن (اینبار ریاضی داریم ولی خوب فقط درس میخونیم)از پله ها رفتم پایین شیرم تموم شد پاکتش رو انداختم سطل زباله اومدم نشستم جانگ کوک ازم پرسید این زنگ چی داریم؟
من-ریاضی، ولی امتحان نیس
معلم ریاضی اومد.
معلم-سلام بچه ها اینبار تصمیم گرفتم که یک امتحان بگیرم ازتون که ببینم تا الان پیشرفت داشتیم یا پسرفت .
من مشکلی با ریاضی نداشتم ولی خب امتحان یهویی یکم بهم استرس داد
ورقه ها رو پخش کردن ورقه دستم رسید دیدم ۶۰ تا سوال داره البته تستی بودن (۱ ساعت هم فرصت داشتیم.
هر جور بود تا دقیقه ۲۵ نوشتم و دادم نمیدونم چند تا غلط دارم چندتا درست
بلخره بعد چند ساعت مدرسه تموم شد کیفمو برداشتم و داشتم میرفتم صدای نامجون توجه منو به خودش جلب کرد در جوابش گفتم: بله
گفت: خونت کجاست ؟
من-روبه روی کافه
نامجون- منم همینطور پس همسیریم میشه با هم بریم
من-حتما چرا که نه
جانگ کوک هم با ما بود ۳ نفرمونم هیچی نمیگفتیم که جانگ کوک گفت:.....
خب ببخشید کم شد من نمیدونستم قراره بریم بیرون برا همینم همینجا باید تمومش کنم ولی پارت ۴ رو هم امروز میزارم
با اجازه😗😗
ممنون بابت لایک فالو هاتون
وقتی زنگ رو زدن همه رفتیم حیاط من رفتم بوفه که چیزی برای خوردن بگیرم فقط یه شیر گرفتم(عکسش رو براتون گذاشتم)بعدش رفتم دور حیاط پیاده روی کردم که زنگ رو زدن (اینبار ریاضی داریم ولی خوب فقط درس میخونیم)از پله ها رفتم پایین شیرم تموم شد پاکتش رو انداختم سطل زباله اومدم نشستم جانگ کوک ازم پرسید این زنگ چی داریم؟
من-ریاضی، ولی امتحان نیس
معلم ریاضی اومد.
معلم-سلام بچه ها اینبار تصمیم گرفتم که یک امتحان بگیرم ازتون که ببینم تا الان پیشرفت داشتیم یا پسرفت .
من مشکلی با ریاضی نداشتم ولی خب امتحان یهویی یکم بهم استرس داد
ورقه ها رو پخش کردن ورقه دستم رسید دیدم ۶۰ تا سوال داره البته تستی بودن (۱ ساعت هم فرصت داشتیم.
هر جور بود تا دقیقه ۲۵ نوشتم و دادم نمیدونم چند تا غلط دارم چندتا درست
بلخره بعد چند ساعت مدرسه تموم شد کیفمو برداشتم و داشتم میرفتم صدای نامجون توجه منو به خودش جلب کرد در جوابش گفتم: بله
گفت: خونت کجاست ؟
من-روبه روی کافه
نامجون- منم همینطور پس همسیریم میشه با هم بریم
من-حتما چرا که نه
جانگ کوک هم با ما بود ۳ نفرمونم هیچی نمیگفتیم که جانگ کوک گفت:.....
خب ببخشید کم شد من نمیدونستم قراره بریم بیرون برا همینم همینجا باید تمومش کنم ولی پارت ۴ رو هم امروز میزارم
با اجازه😗😗
ممنون بابت لایک فالو هاتون
۷.۴k
۱۷ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.