پسرای خیالیه من p3
ایونا:واییییی ا/ت سئول چه قشنگههه
ا/ت:اره قشنگه
ایونا:یعنی نیمه گمشده منو و تو اینجاس؟*با خنده
ا/ت:وااا چی میگی شاید برای تو اینجا باشه ولی من هیچ نیمه گمشده ای ندارمممم
ایونا:باشه تو اعتقاد نداشته باش ولی من امسال تورو شوهر میدم اگه ندادم
ا/ت:وااا تو برو شوهر خودتو پیدا کن بعد به فکر من باش
ایونا:زود قضاوت نکن شاید عروسی ها دوتامون باهم باشه
ا/ت:ساکت شو تا نکشتمت
ایونا:باشه باشه
ا/ت:عه تاکسی سوار شو
ا/ت:سلام اقا اگه میشه برین به ادرس......
راننده:چشم
*راننده مارو برد به ادرسی که بابام بهمون داده بود.وقتی رسیدیم دیدم واو چه شرکت خوب و بزرگیه بابام حق داشت به کسی اعتماد نکنه با ایونا داشتیم میرفتیم که
ایونا:میگما ما این همه راه اومدیم گشنمه میشه قبلش بریم ی چیزی بخوریمم
ا/ت:خب بزار کارمونو انجام بدیم بعد
ایونا:معلوم نیست چقدر طول میکشه بابا ی غذاعه دیگه من خودمم میدونم گشنته
ا/ت:ای بابا باشه ولی کجا بریم؟
ایونا:من چند تا از بهترین رستوران هاشو بلدم بیا بریم اونجا
ا/ت:باش
*بعد چند مین رسیدن
ایونا:واااای بوی غذا هاروو
ا/ت:وای منم گشنم شد بدو بریم ی چیزی بخوریم بعد بریم
ایونا:اینجا دوکبوکی و مرغ سوخاریشون خیلی معروفه بگیریم؟
ا/ت:بگیریم
ایونا:خب برو بگیر
ا/ت:چرا من خودت برو
ایونا:یادت رفته من کره ای بلد نیستم؟:/
ا/ت:عوخی بچم راست میگی الان میرم*خنده
ا/ت:سلام ببخشید دوتا دوکبوکی و مرغ سوخاری میخواستم
فروشنده:چشم
ا/ت:خب ایونا بیا بریم اونجا بشینیم تا بیارن
ایونا:ولی اینجا الکلاش خیلی خوبههه تو فیلما دیدی عرررر
ا/ت:حالا بزار یکم بیشتر با اینجا اشنا شیم بعد الکلم میخوریم
ایونا:باش
گارسون:بفرمایید غذاتون
ا/ت:ممنون
ایونا:عرررررررر چه خوشمزس
ا/ت:چرا مثل خر عر عر میکنی غذا عه دیگه
ایونا:خب خر ذوقممم
ا/ت:باشه بخور
*غذاشونو خوردن بعد دوباره رفتن شرکت
ا/ت:سلام ببخشید اتاق مدیرتون کجاست؟
منشی:میتونم اسمتونو بدونم؟
ا/ت:عام خب من از امریکا اومدم.اسم کره ایم مین ا/ت هست
منشی:اها خانم مین بفرمایید دنبالم بیاید
«داشتم با ایونا همراه منشی میرفتیم توی اتاق مدیر که.........
اسلاید دوم:دوکبوکی
اسلاید سوم:مرغ سوخاری
«هعی خاک تو سرم هوس کردم:/»
خب شرط
لایک:17
ا/ت:اره قشنگه
ایونا:یعنی نیمه گمشده منو و تو اینجاس؟*با خنده
ا/ت:وااا چی میگی شاید برای تو اینجا باشه ولی من هیچ نیمه گمشده ای ندارمممم
ایونا:باشه تو اعتقاد نداشته باش ولی من امسال تورو شوهر میدم اگه ندادم
ا/ت:وااا تو برو شوهر خودتو پیدا کن بعد به فکر من باش
ایونا:زود قضاوت نکن شاید عروسی ها دوتامون باهم باشه
ا/ت:ساکت شو تا نکشتمت
ایونا:باشه باشه
ا/ت:عه تاکسی سوار شو
ا/ت:سلام اقا اگه میشه برین به ادرس......
راننده:چشم
*راننده مارو برد به ادرسی که بابام بهمون داده بود.وقتی رسیدیم دیدم واو چه شرکت خوب و بزرگیه بابام حق داشت به کسی اعتماد نکنه با ایونا داشتیم میرفتیم که
ایونا:میگما ما این همه راه اومدیم گشنمه میشه قبلش بریم ی چیزی بخوریمم
ا/ت:خب بزار کارمونو انجام بدیم بعد
ایونا:معلوم نیست چقدر طول میکشه بابا ی غذاعه دیگه من خودمم میدونم گشنته
ا/ت:ای بابا باشه ولی کجا بریم؟
ایونا:من چند تا از بهترین رستوران هاشو بلدم بیا بریم اونجا
ا/ت:باش
*بعد چند مین رسیدن
ایونا:واااای بوی غذا هاروو
ا/ت:وای منم گشنم شد بدو بریم ی چیزی بخوریم بعد بریم
ایونا:اینجا دوکبوکی و مرغ سوخاریشون خیلی معروفه بگیریم؟
ا/ت:بگیریم
ایونا:خب برو بگیر
ا/ت:چرا من خودت برو
ایونا:یادت رفته من کره ای بلد نیستم؟:/
ا/ت:عوخی بچم راست میگی الان میرم*خنده
ا/ت:سلام ببخشید دوتا دوکبوکی و مرغ سوخاری میخواستم
فروشنده:چشم
ا/ت:خب ایونا بیا بریم اونجا بشینیم تا بیارن
ایونا:ولی اینجا الکلاش خیلی خوبههه تو فیلما دیدی عرررر
ا/ت:حالا بزار یکم بیشتر با اینجا اشنا شیم بعد الکلم میخوریم
ایونا:باش
گارسون:بفرمایید غذاتون
ا/ت:ممنون
ایونا:عرررررررر چه خوشمزس
ا/ت:چرا مثل خر عر عر میکنی غذا عه دیگه
ایونا:خب خر ذوقممم
ا/ت:باشه بخور
*غذاشونو خوردن بعد دوباره رفتن شرکت
ا/ت:سلام ببخشید اتاق مدیرتون کجاست؟
منشی:میتونم اسمتونو بدونم؟
ا/ت:عام خب من از امریکا اومدم.اسم کره ایم مین ا/ت هست
منشی:اها خانم مین بفرمایید دنبالم بیاید
«داشتم با ایونا همراه منشی میرفتیم توی اتاق مدیر که.........
اسلاید دوم:دوکبوکی
اسلاید سوم:مرغ سوخاری
«هعی خاک تو سرم هوس کردم:/»
خب شرط
لایک:17
۱۰.۸k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.