•مستر جئون • part:32
لباسش رو دادم بالا یکم از سینش معلوم بود ولی خیلی کم داشت آب میشد زخم رو زد عفونی کردم چسب بخیه رو آروم زدن روش انگار خیلی درد داشت ناله های ریز میکرد چسبو که زدم با گاز استریل میخواستم زخمو ببندم برای همین باید دور کمرش میپیچوندم از جلو به خودم تکیه دادمش و آروم آروم دور بدنش میبستم کارم تموم شد لباسش رو دادم پایین همیشه لباساش مثل من مشکی بود .
_خب تموم شد حالا استراحت کن (درازش کرد و پتو رو کشید روش
+خیلی درد دارم
_الان قرص هاتو میدم بهت یه مسکن هم میدم راحت میخوابی بعدش
قرص هارو خورد و خوابید رفتم بیرون اتاق وسیله هار گذاشتم سر جاش همه خواب بودن عادت نداشتم با تیشرت بخوابم برای همین درش آوردم و کنار ا.ت خوابیدم .
ا.تویو :
صبح از خواب بیدار شدم دیدم کوک کنارم خوابیده دردم خیلی کم شده بود آروم پاشدم رفتم دستشویی خندم گرفته بود بدون لباس خوابیده بودم اومدم بیرون رفتم پیش ماریا داشت غذا درست میکرد
حمایت بیب 🖤
گایز از این به بعد آخر هفته ها بعضی موقع ها فعالیت نمیکنم اما مینویسم بعدش آپلود میکنم فردا احتمال داره بزارم احتمال داره نزارم برای همین الان گذاشتم 🖤
_خب تموم شد حالا استراحت کن (درازش کرد و پتو رو کشید روش
+خیلی درد دارم
_الان قرص هاتو میدم بهت یه مسکن هم میدم راحت میخوابی بعدش
قرص هارو خورد و خوابید رفتم بیرون اتاق وسیله هار گذاشتم سر جاش همه خواب بودن عادت نداشتم با تیشرت بخوابم برای همین درش آوردم و کنار ا.ت خوابیدم .
ا.تویو :
صبح از خواب بیدار شدم دیدم کوک کنارم خوابیده دردم خیلی کم شده بود آروم پاشدم رفتم دستشویی خندم گرفته بود بدون لباس خوابیده بودم اومدم بیرون رفتم پیش ماریا داشت غذا درست میکرد
حمایت بیب 🖤
گایز از این به بعد آخر هفته ها بعضی موقع ها فعالیت نمیکنم اما مینویسم بعدش آپلود میکنم فردا احتمال داره بزارم احتمال داره نزارم برای همین الان گذاشتم 🖤
۸.۱k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.