پلیس × مافیا

پلیس × مافیا
police × mafia
پارت ۶
________________________________
*ویوی ا/ت*
*تو شوک بودم که یک دفعه جونگ کوک ماسکم رو در میاره*

ا/ت: هی تو داری چیکا...
*که حرفم رو سریع قطع کرد*

جونگ کوک:خوشگل شدی!!!

ا/ت:یاااا...یعنی من زشت بودم؟

جونگ کوک:نه...
*دوباره حالتی سرد به خودم میگیرم*(دد آخه دلت میاد بی فانوس؟😀🔪)

*ویوی جونگ کوک *
*نفس عمیق کیدم و چهره ام ملایم و نگران بود*
جونگ کوک:دلم خیلی برات تنگ شده بود...حالته خوبه؟

ا/ت:آره خوبم...پس تو واقعا به ار‌زوت رسیدی؟
(اشاره به شغل جونگ کوک)
*من کمی می خندم*
جونگ کوک:آره
*بعد نگاهم کمی خشمگین و دلخور میشه*
جونگ کوک: و تو مافیا اره؟اصلا تونستی هنرمند بشی؟

ا/ت:آره تونستم ولی هیچ ربطی به مافیا بودنم نداره...چرا زیر قولت زدی؟
(اشاره به اون پارت فلش بک البته یعنی اشاره به اون قول)
جونگ کوک:منو ببخش...من فکر کردم تو اون آتیش سوزی مردی...

ا/ت:اها...

جونگ کوک: الان که مافیا هستی خوشحالی نه؟...آنقدر سرت با خانواده جدیدت وقت میگذروندی کع حتی نتونستی منو پیدا کنی نه؟

ا/ت:من هرگز نمی خواستم مافیا باشم!...

نویسنده:
https://wisgoon.com/mia_ghost