سرما خوردگی

# داشت تو تب می سوخت ... ساکورا ... میتونی راه بری ؟
_ ... ........* سکوت *
# ساکورا .... باید بهم بگی حالت چطوره ... شاید نیاز داشتی ببرمت دکتر
_ بدنم درد میکرد ... بابا می خواست بلندم کنه و ببره منو تو اتاق ولی بدنم درد میکرد
_ بابا .... درد میکنه بدنم .... میشه ولم کنی
# اگه انقدر بدنت درد میکنه باید بریم دکتر
# چجوری سرما خوردی ساکورا ؟
_ نمی دونم ....
# باشه ... با همون لباس خواب گذاشتمش تو ماشین ( دوستان اون پارتی که لباس سفید ساده پوشیده بود ساکورا و موهاش گیس بود با همون لباس گذاشتش تو ماشین
# نشوندمش رو صندلی جلو ...
# ساکورا .... خیلی تب داری تا اونجا برسیم از تب میسوزی ... سعی داشتم با نهایت سرعت خودمو به مطب دکتر برسونم
_ خیلی گرم بود .... چشمام تار میدید ....
# موبایلم داشت زنگ می‌خورد... یاگا بود
= ساتورو باید بیای جوجوتسو سوکونا ___
# الان نمی تونم بیام
= خفه شو ... الان باید بیای
+ مگومی در حال جر خوردن که داره گوجو رو صدا میکنه
@ لندهور بیا داریم پاره میشیم
@ ای خدا .... ببین منو می خواستن به کی زن بدن
@ ادم با زنش اینطوری برخورد میکنه ؟
£ خفه شو .... ادم های بی لیاقت
£ شما همتون یه مشت آدم بی ارزش هستین
# نمی تونم بیام مدیر یاگا
☆ مدیر یاگا گوشی رو بدین به من
☆ الو ؟
# می می من نمی تونم بیام
☆ ساتورو وضعیت خیلی خرابه .... اگه نیای همه دانش آموزا میمیرن
# ای خدا .... نمی تونم مرگ دانش آموز هامو ببینم
# باشه ... الان راه میوفتم
= چی شد می می میاد ؟
☆ اره داره میاد
# ساکورا بردم خونه و گذاشتمش رو تخت بهش یه مسکن دادم .... و رفتم جوجوتسو.
# هوی سوکونا بیا سریع تمومش کنیم من کار دارم
£ جدی ؟ ولی من تازه گرم شدم
# اصلا حوصله چرت و پرت های تو رو ندارم
£ منم وقتی دخترت رو تحدید کردم جدی بودم
# دیگه داری خیلی زر میزنی ....
£ گسترش قلم____
# نفرين های ترسو از گسترش قلمرو استفاده میکنن .... وای ریومن سوکونا چقدر زود ترسیدی ... دلم برات می‌سوزه... به هر تو ضعیفی ( یو ایمو )
£ برو یه فکری برای دخترت بکن که داره تو تب جون میده نه من که تا چند دقیقه دیگه تو رو میکشم
# نمی خواد مریضی دخترم رو یاد آوری کنی هواسم خودم هست
@ با ددی من درست حرف بزن گوجو
# خفه شو ما حالا باهات یه شوخی کردیم
تو دیگه منو حرص نده
@ ددی مراقب خودت باش * اشاره به سوکونا*
+ مگومی داره از گوجو انتقام میگیره * خنده های شیطانی *
× خاک تو سرت مگومی .... خاک
☆ بدبخت ددی ندیده
= همش بخاطر اینه که ساتورو معلم بوده
~ خاک تو سرت ساتورو با اون تدریس دادنت
# همه خفه شن
+ با این حرف ساتورو همه ساکت شدن
+ سوکونا وقتی دید ممکنه بدون نقشه عمل کردنش باعث مرگش بشه پاشو عقب کشید و جاشو با ایتادکری عوض کرد