پارت ۱۴
رفتم اتاقم که دیدم همه چی سیاهو سفیده
مثل اتاق خودم بود خدمت کارا رو صدا زدم
از اتاق قبلیم با وسایلاش عکس داشتم
بهشون نشون دادم و گفتم اینجارو مثل
اتاق قبلیم کنین شروع به کار کردن
منم تماشاشون میکردم که خوابم برد
(میسو فکر میکرد که خابه ولی از حال رفته بود )
ویوی کوک
رفتم تو اتاقم صدای میسو رو
که با خدمه جروبحث میکرد رو
شنیدم ولی بعد چند مین قط
شد رفتم توی اتاق ک
مثل اتاق خودم بود خدمت کارا رو صدا زدم
از اتاق قبلیم با وسایلاش عکس داشتم
بهشون نشون دادم و گفتم اینجارو مثل
اتاق قبلیم کنین شروع به کار کردن
منم تماشاشون میکردم که خوابم برد
(میسو فکر میکرد که خابه ولی از حال رفته بود )
ویوی کوک
رفتم تو اتاقم صدای میسو رو
که با خدمه جروبحث میکرد رو
شنیدم ولی بعد چند مین قط
شد رفتم توی اتاق ک
۸.۴k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.