خوناشام پارت ۷
خوناشام پارت ۷
کوریا
وقتی چشامو باز کردم به یه تکه چوب بسته شده بودم و دهنمم با پارچه بسته بودن.واییا واییا.واییاااا(مثلا نمیتونست بگه😐)
ماریا
وقتی چشمامو باز کردم. رو یه تخت بودم و چند نفر کنارم بودن.یکیشون وقتی دید چشامو باز کردم سریع به یکی زنگ زد
¢ارباب بیدار شد
..... (نشنید چی میگه)
¢چشم
و تلفن رو قطع کرد.
در باز شد و یه پسر خوشتیپ و جنتلمن واررد شد
«میتونین برین بیرون.
ماریا
هنوز تازه یاد کوریا اوفتاده بودم کوریا کوریا کوریااا کور... با گذاشتن لبش رو لبام حرفم نصفه موند
«چه لبای خوشمزه ای داری.هرزه کوچولو
+مردیکه عوضی من هرزه نی... بازم با گذاشتن لبش رو لبام حرفم نصفه موند
یهو از بیرون صدای شکستن اومد. کمی عقب تر رفت.
(دادا کوریا واردددد میشود.)
مایا
کوریا تفنگ به دست وارد شد مردیکه از ترسش دستاشو برد بالا.
_برو گمشو از رو دوستم کنار و اگر نه شل...
با باشه (پرید رو حرفش)
بلند شد و یه تکونی به خودش داد
«میبینم خیلی زرنگ تر از اونی هستی که فکر میکردم
_خفه شو
ماریا پاشو بریم. د زود باش دیگه
ماریا
از اونجا بیرون رفتیم و...
این داستان ادامه دارد...
شرط پارت بعدی
۷لایک
۷کامنت
❣️لاویو❣️
#جونکگکوک
#تهیونگ
#بی_تی_اس
#آرمی
#جین
#شوگا
#نامجون
#جیهوپ
#جیمین
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#اسمات
#سناریو
#تصور_کن
#درخواستی
#ویکوک
#شیپ
#ایند
#ونزدی
#خاویر
#سریال_ونزدی
#پروفایل
#کیپاپ
کوریا
وقتی چشامو باز کردم به یه تکه چوب بسته شده بودم و دهنمم با پارچه بسته بودن.واییا واییا.واییاااا(مثلا نمیتونست بگه😐)
ماریا
وقتی چشمامو باز کردم. رو یه تخت بودم و چند نفر کنارم بودن.یکیشون وقتی دید چشامو باز کردم سریع به یکی زنگ زد
¢ارباب بیدار شد
..... (نشنید چی میگه)
¢چشم
و تلفن رو قطع کرد.
در باز شد و یه پسر خوشتیپ و جنتلمن واررد شد
«میتونین برین بیرون.
ماریا
هنوز تازه یاد کوریا اوفتاده بودم کوریا کوریا کوریااا کور... با گذاشتن لبش رو لبام حرفم نصفه موند
«چه لبای خوشمزه ای داری.هرزه کوچولو
+مردیکه عوضی من هرزه نی... بازم با گذاشتن لبش رو لبام حرفم نصفه موند
یهو از بیرون صدای شکستن اومد. کمی عقب تر رفت.
(دادا کوریا واردددد میشود.)
مایا
کوریا تفنگ به دست وارد شد مردیکه از ترسش دستاشو برد بالا.
_برو گمشو از رو دوستم کنار و اگر نه شل...
با باشه (پرید رو حرفش)
بلند شد و یه تکونی به خودش داد
«میبینم خیلی زرنگ تر از اونی هستی که فکر میکردم
_خفه شو
ماریا پاشو بریم. د زود باش دیگه
ماریا
از اونجا بیرون رفتیم و...
این داستان ادامه دارد...
شرط پارت بعدی
۷لایک
۷کامنت
❣️لاویو❣️
#جونکگکوک
#تهیونگ
#بی_تی_اس
#آرمی
#جین
#شوگا
#نامجون
#جیهوپ
#جیمین
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#اسمات
#سناریو
#تصور_کن
#درخواستی
#ویکوک
#شیپ
#ایند
#ونزدی
#خاویر
#سریال_ونزدی
#پروفایل
#کیپاپ
۱۶.۲k
۲۹ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.