Jungkook story
#درخواستی
وقتی به آلبالو حساسیت داری و نمیدونه🍒
امروز قرار با کوک بریم بیرون
لباسم رو پوشیدم و موهام رو صاف کردم
به کوک زنگ زدم
کوک: حاضری عزیزم؟
ا.ت: اره عزیزم
کوک: 5 دقیقه دیگه بیا پایین
ا.ت: باشه
سوار ماشین شدم بعد از حال احوال
کوک: وای خیلی هوس کردم البالو بخورم
ا.ت: البالو؟
کوک: اره
نمیخواستم کوک رو ناراحتم کنم پس قبول کردم
کوک رفت البالو خرید و اورد تو ماشین
کوک: بیا عزیزم بخور
ا.ت: ممنونم
با ترس دستم میلرزید خوردم میدونستم که الان کل بدنم بنفش میشه البالو مثل سم بود برام ولی بازم خوردم
کوک ویو
دیدم ا.ت دستش میلرزه
شاید سردش شده
بخاری رو زیاد کردم
دیدم ا.ت صورتش و پاهاش بنفش شده
کوک: ا.ت خوبی
دیدم ا.ت یه دفعه غش کرد
کوک: ا.ت *داد*
رسیدیم بیمارستان سریع پرستار هارو صدا زدم ا.ت رو وارد یه اتاق کردن
دکتر اومد معاینه اش کرد و اومد پیشم
دکتر: چه نسبتی با ایشون دارید؟
کوک: دوست دخترمه
دکتر: ایشون البالو خوردن؟
کوک: بله بله
دکتر: ایشون به البالو حساسیت شدید دارن و کل بدنشون الان پر سم شده
کوک: چی چی
دکتر: نگران نباشید ما بهشون چندتا سرم وصل میکنیم که سم ها از بدنشون خارج بشه
کوک: ممنون میتونم ببینمش؟
دکتر: بله
وارد اتاق شدم با دیدن بدن بی حال ا.ت روی تخت حالم خیلی گرفته شد
که ا.ت چشاش رو باز کرد
کوک: ا.ت خوبی بهتری
ا.ت: اره خوبم
کوک: چرا نگفتی حساسیت داری؟
ا.ت: نمیخواستم ناراحت بشی
کوک دست ا.ت روگرفت و بوسید
پایان
وقتی به آلبالو حساسیت داری و نمیدونه🍒
امروز قرار با کوک بریم بیرون
لباسم رو پوشیدم و موهام رو صاف کردم
به کوک زنگ زدم
کوک: حاضری عزیزم؟
ا.ت: اره عزیزم
کوک: 5 دقیقه دیگه بیا پایین
ا.ت: باشه
سوار ماشین شدم بعد از حال احوال
کوک: وای خیلی هوس کردم البالو بخورم
ا.ت: البالو؟
کوک: اره
نمیخواستم کوک رو ناراحتم کنم پس قبول کردم
کوک رفت البالو خرید و اورد تو ماشین
کوک: بیا عزیزم بخور
ا.ت: ممنونم
با ترس دستم میلرزید خوردم میدونستم که الان کل بدنم بنفش میشه البالو مثل سم بود برام ولی بازم خوردم
کوک ویو
دیدم ا.ت دستش میلرزه
شاید سردش شده
بخاری رو زیاد کردم
دیدم ا.ت صورتش و پاهاش بنفش شده
کوک: ا.ت خوبی
دیدم ا.ت یه دفعه غش کرد
کوک: ا.ت *داد*
رسیدیم بیمارستان سریع پرستار هارو صدا زدم ا.ت رو وارد یه اتاق کردن
دکتر اومد معاینه اش کرد و اومد پیشم
دکتر: چه نسبتی با ایشون دارید؟
کوک: دوست دخترمه
دکتر: ایشون البالو خوردن؟
کوک: بله بله
دکتر: ایشون به البالو حساسیت شدید دارن و کل بدنشون الان پر سم شده
کوک: چی چی
دکتر: نگران نباشید ما بهشون چندتا سرم وصل میکنیم که سم ها از بدنشون خارج بشه
کوک: ممنون میتونم ببینمش؟
دکتر: بله
وارد اتاق شدم با دیدن بدن بی حال ا.ت روی تخت حالم خیلی گرفته شد
که ا.ت چشاش رو باز کرد
کوک: ا.ت خوبی بهتری
ا.ت: اره خوبم
کوک: چرا نگفتی حساسیت داری؟
ا.ت: نمیخواستم ناراحت بشی
کوک دست ا.ت روگرفت و بوسید
پایان
۱۱.۷k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.