عشق ناخواسته Part. 4
هوسوک ـ یعنی تو. هیچ مشکلی با نبود من نداری
لی ها ـ چرا ولی اگه بخوام برای هر سفر کاری تو اینجور ناراحت بشم که دیگه بدرد زندگی با تو نمی خورم
هوسوک ـ وای من قربون تو برم بخاطر همینه مه من عاشقتم خوب دیگه غذا مون رو که خوردیم دوست داری کجا بریم
لی ها ـ نمیدونم برای من فرقی نمی کونه به نظرم ولش کن من خیلی خسته هستم
تو هم که فکر کنم کم کم باید وسایلات رو جمع کنی پس ترجیح میدم خسته ات نکنم
خوب من دیگه میرم یه کار دارم خدافظ
هوسوک ـ کجا خوب من خودم می رسوندمت
لی ها ـ نه نمی خوام مزاحم بشم تو خودت درگیری
هوسوک ـ باشه میل خودته
و لی ها رفت
از زبان لی ها
واقعا هوسوک خیلی ساده لوحه
از زبان هوسوک
غذا مو خوردم و حساب کردم و از رستوران زدم. بیرون
لی ها ـ چرا ولی اگه بخوام برای هر سفر کاری تو اینجور ناراحت بشم که دیگه بدرد زندگی با تو نمی خورم
هوسوک ـ وای من قربون تو برم بخاطر همینه مه من عاشقتم خوب دیگه غذا مون رو که خوردیم دوست داری کجا بریم
لی ها ـ نمیدونم برای من فرقی نمی کونه به نظرم ولش کن من خیلی خسته هستم
تو هم که فکر کنم کم کم باید وسایلات رو جمع کنی پس ترجیح میدم خسته ات نکنم
خوب من دیگه میرم یه کار دارم خدافظ
هوسوک ـ کجا خوب من خودم می رسوندمت
لی ها ـ نه نمی خوام مزاحم بشم تو خودت درگیری
هوسوک ـ باشه میل خودته
و لی ها رفت
از زبان لی ها
واقعا هوسوک خیلی ساده لوحه
از زبان هوسوک
غذا مو خوردم و حساب کردم و از رستوران زدم. بیرون
۷.۵k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.