/
2
🔺داعش از چیزی که فکر می کنید به دانشگاه شریف نزدیک تر است
🔺داعش از چیزی که فکر می کنید به دانشگاه شریف نزدیک‌تر است.
▪️دانشگاه اگر در توحش یله باشد، نه خاستگاه علم، که زایشگاه تروریسم خواهد شد. مریم رجوی هم از دانشگاه شریف برخاسته.
▪️ اگر این وضع خالی از تفکر و نظم، و غلبه خشونت و بی‌خردی ادامه یابد، دیر نیست که رجوی‌های دیگر هم پا بگیرند. از دانشکده‌هایی که این روزها موحشکده است.
▪️مسئولان وزارت علوم و روسای دانشگاه‌ها! تا قبل از پایان صبر مردم انقلابی از یک سو، و زایش ترور به جای علم در دانشگاه‌هایی که بخاطر ضعف و ترس شما به بی‌سامانی افتاده‌اند از سوی دیگر، خرد و علم را به جای توحش در دانشگاه حاکم کنید. خرد و علم هم به جای توحش مستقر نمی‌شود جز با قاطعیت در حاکمیت نظم.
علی:
🔴 توییت رادیواکتیوی رائفی پور به شماعی زاده که دستگیری توماج صالحی رو محکوم کرده بود 😂⭕️ از مهسا تا آرمان!
▪️"آرمان علی وردی" طلبه و مربی کانون تربیتی نوجوانان بسیجی، زیر شکنجه عاشقان مهسا، به کما رفت و به شهادت رسید!
رسانه‌ها (اعم از خودی و معاند) نشان دادند که ارزش جان انسانها را برابر نمی‌دانند!
مقتول اگر متخلف باشد و به مرگ طبیعی بمیرد شایسته تسلیت و دلجویی است اما اگر شهید مدافع امنیت باشد و زیر شکنجه به شهادت رسیده باشد فاقد ارزش خبری است.
▪️ آشوبگران شکنجه اسیر را از اجدادشان آموخته‌اند:
از افسران بعثی اردوگاههای اسرا،
از عملیات مهندسی مجاهدین،
و شکنجه‌گران آمریکایی ابوغریب
▪️ترحم به آشوبگران، ظلم به انسانیت و اهانت به مفهوم ترحم است.
وای به حال آن که برای دختران برهنه و ناپاک هند جگرخوار که ۴۰ روز میدان‌دار ناامنی کشور شدند، دلسوزی کند! دخترانی که آرمان را زیر شکنجه کشتند!
▪️دستگاههای اطلاعاتی باید عاملان شکنجه آرمان را یافته و برای اقرار دربرابر رسانه‌ها قرار دهند تا مردم و تاریخ، چهره و ذات گرگهای درنده همیشه طلبکار و میراث‌داران عملیات مهندسی منافقین و دشمنان ایران و ایرانی را بشناسند! در غیر این صورت و در آینده‌ای نزدیک، نظام اسلامی و آرمان، شکنجه‌گر و مهسا و حامیانش، قربانی شکنجه معرفی خواهند شد.
▪️دهه ۶۰، قهر و غضب انقلابی شهید لاجوردی ، مردم را از شر توحش منافقین نجات داد.
آیا امروز دادستانی مانند "سیداسدالله لاجوردی" پیدا می شود که "ناجی مردم ایران" از شر توحش آشوبگران شکنجه‌گر باشد؟
✍دکتر کوشکی
اَمان از آرمان
اَمان از آرمان
امان امان
نمی دانم چه بنویسم از تو
آرمان جان
قصه ی تو
از جنس آه است که به قلم نمی آید
قصه تو نگفتنی،
قصه ی تو
یا ابا عبدالله
▪️دانشگاه اگر در توحش یله باشد، نه خاستگاه علم، که زایشگاه تروریسم خواهد شد. مریم رجوی هم از دانشگاه شریف برخاسته.
▪️ اگر این وضع خالی از تفکر و نظم، و غلبه خشونت و بی‌خردی ادامه یابد، دیر نیست که رجوی‌های دیگر هم پا بگیرند. از دانشکده‌هایی که این روزها موحشکده است.
▪️مسئولان وزارت علوم و روسای دانشگاه‌ها! تا قبل از پایان صبر مردم انقلابی از یک سو، و زایش ترور به جای علم در دانشگاه‌هایی که بخاطر ضعف و ترس شما به بی‌سامانی افتاده‌اند از سوی دیگر، خرد و علم را به جای توحش در دانشگاه حاکم کنید. خرد و علم هم به جای توحش مستقر نمی‌شود جز با قاطعیت در حاکمیت نظم.
علی:
🔴 توییت رادیواکتیوی رائفی پور به شماعی زاده که دستگیری توماج صالحی رو محکوم کرده بود 😂⭕️ از مهسا تا آرمان!
▪️"آرمان علی وردی" طلبه و مربی کانون تربیتی نوجوانان بسیجی، زیر شکنجه عاشقان مهسا، به کما رفت و به شهادت رسید!
رسانه‌ها (اعم از خودی و معاند) نشان دادند که ارزش جان انسانها را برابر نمی‌دانند!
مقتول اگر متخلف باشد و به مرگ طبیعی بمیرد شایسته تسلیت و دلجویی است اما اگر شهید مدافع امنیت باشد و زیر شکنجه به شهادت رسیده باشد فاقد ارزش خبری است.
▪️ آشوبگران شکنجه اسیر را از اجدادشان آموخته‌اند:
از افسران بعثی اردوگاههای اسرا،
از عملیات مهندسی مجاهدین،
و شکنجه‌گران آمریکایی ابوغریب
▪️ترحم به آشوبگران، ظلم به انسانیت و اهانت به مفهوم ترحم است.
وای به حال آن که برای دختران برهنه و ناپاک هند جگرخوار که ۴۰ روز میدان‌دار ناامنی کشور شدند، دلسوزی کند! دخترانی که آرمان را زیر شکنجه کشتند!
▪️دستگاههای اطلاعاتی باید عاملان شکنجه آرمان را یافته و برای اقرار دربرابر رسانه‌ها قرار دهند تا مردم و تاریخ، چهره و ذات گرگهای درنده همیشه طلبکار و میراث‌داران عملیات مهندسی منافقین و دشمنان ایران و ایرانی را بشناسند! در غیر این صورت و در آینده‌ای نزدیک، نظام اسلامی و آرمان، شکنجه‌گر و مهسا و حامیانش، قربانی شکنجه معرفی خواهند شد.
▪️دهه ۶۰، قهر و غضب انقلابی شهید لاجوردی ، مردم را از شر توحش منافقین نجات داد.
آیا امروز دادستانی مانند "سیداسدالله لاجوردی" پیدا می شود که "ناجی مردم ایران" از شر توحش آشوبگران شکنجه‌گر باشد؟
✍دکتر کوشکی
اَمان از آرمان
اَمان از آرمان
امان امان
نمی دانم چه بنویسم از تو
آرمان جان
قصه ی تو
از جنس آه است که به قلم نمی آید
قصه تو نگفتنی،
قصه ی تو
یا ابا عبدالله
۶.۳k
۱۰ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.