🍃 🌷 🍃
🍃 🌷 🍃
داشتم مانند کسی که زیر آوار بهمن،دنبال گمشده ای میگشت
لای این ملافه ها دنبال یکی دو بوسه ی از دهان افتاده میگشتم
با اضطراب،با هیجان
انگار تا حالا بوسه نچشیده باشم
مثل ندید،بدید ها!
بالشت را که بلند کردم دیدم وای خدای من...
چقدر بوسه اینجا احتکار کرده ای!
در چند دسته ی مختلف؛
مثل اسمارتیز های کودکی!
روی سبزها نوشته بودی برای صبحش!
قرمز برای ظهرش!
آبی برای غروب ها!
و صورتی برای شب های عشقم!
دورت بگردم که کدبانویی از سرتاپایت چکه میکند!
با خودم گفتم یکی بردارم که اتفاقی نمی افتد!
تا دست بردم مچم را گرفتی و گفتی
باز هم ناخنک زدی؟
گفتم خب دلم ضعف رفت،این ها را دیدم!
گفتی این ها بمانند برای روز مبادا!
بوسه میخواهی داغ و تازه اش را بردار!
گل نیلوفرم...
اگر بدانی هورت کشیدن بوسه های آتشینت به سوختن تمام لب و دهانم می ارزد؛
دیگر چپ چپ نگاهم نمیکنی و نمیگویی آرام تر!
#حامد_نیازی
#دلم_واست_خیلی_تنگ_میشه
#منتظرت_میمونم
#زودی_برگرد_پیشتم
#دوستت_دارم_خیلی
داشتم مانند کسی که زیر آوار بهمن،دنبال گمشده ای میگشت
لای این ملافه ها دنبال یکی دو بوسه ی از دهان افتاده میگشتم
با اضطراب،با هیجان
انگار تا حالا بوسه نچشیده باشم
مثل ندید،بدید ها!
بالشت را که بلند کردم دیدم وای خدای من...
چقدر بوسه اینجا احتکار کرده ای!
در چند دسته ی مختلف؛
مثل اسمارتیز های کودکی!
روی سبزها نوشته بودی برای صبحش!
قرمز برای ظهرش!
آبی برای غروب ها!
و صورتی برای شب های عشقم!
دورت بگردم که کدبانویی از سرتاپایت چکه میکند!
با خودم گفتم یکی بردارم که اتفاقی نمی افتد!
تا دست بردم مچم را گرفتی و گفتی
باز هم ناخنک زدی؟
گفتم خب دلم ضعف رفت،این ها را دیدم!
گفتی این ها بمانند برای روز مبادا!
بوسه میخواهی داغ و تازه اش را بردار!
گل نیلوفرم...
اگر بدانی هورت کشیدن بوسه های آتشینت به سوختن تمام لب و دهانم می ارزد؛
دیگر چپ چپ نگاهم نمیکنی و نمیگویی آرام تر!
#حامد_نیازی
#دلم_واست_خیلی_تنگ_میشه
#منتظرت_میمونم
#زودی_برگرد_پیشتم
#دوستت_دارم_خیلی
۷۴۵
۱۱ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.