سناریو 🌪️🌵
وقتی تحریکشون میکنی...
موچی : یااااا تمومش کن..
جین : *میچسوبنت به دیوارو و لباشو نزدیک لبات میکنه و میگه* : تو زیادی هندسامی
شوگا : اَه نمیزاری بخوابم . از جذابیت زیادت بیب ؟!
تهیونگ : یونتان برو تو اتاق تا اطلاع ثانوی هم بیرون نیا . من با مامانت یه کار جزئی دارم . ( یونتانم ماجرا رو فهمید و بدو بدو رفت سمت اتاق ، اما مثل فوضولا داشت از زیر در نگاتون میکرد 😂 )
ا/ت : چی میخوای ؟
تهیونگ : خودت میدونی....
ا/ت : گُه خوردم..
جیمین : لبای سوییتی داری بیبی گرلم :}
هوپی : بعضی وقتا بهتره یه سانشاین منحرف باشم :)
کوک : میدونی من مزه ی لباتو از شیر موز بیشتر دوس دارم ؟!
موچی : یااااا تمومش کن..
جین : *میچسوبنت به دیوارو و لباشو نزدیک لبات میکنه و میگه* : تو زیادی هندسامی
شوگا : اَه نمیزاری بخوابم . از جذابیت زیادت بیب ؟!
تهیونگ : یونتان برو تو اتاق تا اطلاع ثانوی هم بیرون نیا . من با مامانت یه کار جزئی دارم . ( یونتانم ماجرا رو فهمید و بدو بدو رفت سمت اتاق ، اما مثل فوضولا داشت از زیر در نگاتون میکرد 😂 )
ا/ت : چی میخوای ؟
تهیونگ : خودت میدونی....
ا/ت : گُه خوردم..
جیمین : لبای سوییتی داری بیبی گرلم :}
هوپی : بعضی وقتا بهتره یه سانشاین منحرف باشم :)
کوک : میدونی من مزه ی لباتو از شیر موز بیشتر دوس دارم ؟!
۵.۴k
۲۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.