عشق دوست داشتنی
پارت 10
ته:البته رفتاراش به به لایلا رفته..یک دنده و لجباز..
لایلا: یااا..
کوک و هانا:😂
ته: ولی کیوت :)
هانا: اوو مای گاد
یونجین: کشیدن خودش به بغل هانا از بغل کوک*
هانا: میخوای بیای بغلم؟
یونجین: هومم ( خنده)
هانا: *... فداش بشم
کوک: کوچولوی منه
یونجین: خندیدن*
کوک: جوون
لیا: نام نام!
لایلا: هانا ماست داری؟.. لیا ماست دوست داره..میخوام کم کم به چیزای دیگه عادتش بدم
هانا:😂..آره آره..بیا*..عالیه
لایلا: درد😂..مرسی
کوک: بعد ناهار بریم بیرون؟
هانا: کجا؟..
ته: آها داشت یادم میرفت..جیهوپ و می سونگ مارو دعوت کردن..تا گفتیم میایم پیش شما گفتن شماها هم بیاین
هانا: الان؟
کوک: خسته نباشی دلاور..الان میگی؟ 😐
ته: الان که نه یک ساعت بعد
هانا: آها خوبه پس
**
ته: اگه مشکلی نیست دیگه بریم
هانا: هومم
لایلا: هیونجین و لیا خوبن شماها لباساتون رو بپوشین
کوک: یه استایل خفن زدم که هانا گفت..
هانا: عزیزم یادت رفته؟
* فلش بک*
هانا: با می سونگ دوتایی رفتیم بار و اون موقع می سونگ با جیهوپ نامزد بودند*
می سونگ: به سلامتی!
هانا: به سلامتی*
*
هانا: دوتا پسر نزدیکمون میشن*
&: افتخار میدید؟
هانا: من چون کلاس جودو میرفتن دهنش رو سرویس کردم ولی یهو دیدم می سونگ نیست* می سونگگگگگ..( از هرکسی میپرسیدم که کجاست جواب منفی میدادن تا اینکه همون پسره که می سونگ رو برده بود رو پیدا کردم)
پسره: پوزخند* تو دستشویی پسرونه اس..ولی فکر کنم حالش خوب باشه
هانا: تو چیکار کردییی؟ ( تا دلم خواست زدمش)
می سونگ: هاناااا ( گریع)
هانا: می سونگ...
می سونگ: بهم تجاوز کرددد😭
* پایان فلش بک*
کوک: سریع لباسام رو عوض کردم ( یادم افتاد) ولی جیهوپ خیلی بهش رسیده.. میگه تازه امسال تونسته فراموشش کنه
هانا: هومم.بریم؟
کوک: بریم
ته:البته رفتاراش به به لایلا رفته..یک دنده و لجباز..
لایلا: یااا..
کوک و هانا:😂
ته: ولی کیوت :)
هانا: اوو مای گاد
یونجین: کشیدن خودش به بغل هانا از بغل کوک*
هانا: میخوای بیای بغلم؟
یونجین: هومم ( خنده)
هانا: *... فداش بشم
کوک: کوچولوی منه
یونجین: خندیدن*
کوک: جوون
لیا: نام نام!
لایلا: هانا ماست داری؟.. لیا ماست دوست داره..میخوام کم کم به چیزای دیگه عادتش بدم
هانا:😂..آره آره..بیا*..عالیه
لایلا: درد😂..مرسی
کوک: بعد ناهار بریم بیرون؟
هانا: کجا؟..
ته: آها داشت یادم میرفت..جیهوپ و می سونگ مارو دعوت کردن..تا گفتیم میایم پیش شما گفتن شماها هم بیاین
هانا: الان؟
کوک: خسته نباشی دلاور..الان میگی؟ 😐
ته: الان که نه یک ساعت بعد
هانا: آها خوبه پس
**
ته: اگه مشکلی نیست دیگه بریم
هانا: هومم
لایلا: هیونجین و لیا خوبن شماها لباساتون رو بپوشین
کوک: یه استایل خفن زدم که هانا گفت..
هانا: عزیزم یادت رفته؟
* فلش بک*
هانا: با می سونگ دوتایی رفتیم بار و اون موقع می سونگ با جیهوپ نامزد بودند*
می سونگ: به سلامتی!
هانا: به سلامتی*
*
هانا: دوتا پسر نزدیکمون میشن*
&: افتخار میدید؟
هانا: من چون کلاس جودو میرفتن دهنش رو سرویس کردم ولی یهو دیدم می سونگ نیست* می سونگگگگگ..( از هرکسی میپرسیدم که کجاست جواب منفی میدادن تا اینکه همون پسره که می سونگ رو برده بود رو پیدا کردم)
پسره: پوزخند* تو دستشویی پسرونه اس..ولی فکر کنم حالش خوب باشه
هانا: تو چیکار کردییی؟ ( تا دلم خواست زدمش)
می سونگ: هاناااا ( گریع)
هانا: می سونگ...
می سونگ: بهم تجاوز کرددد😭
* پایان فلش بک*
کوک: سریع لباسام رو عوض کردم ( یادم افتاد) ولی جیهوپ خیلی بهش رسیده.. میگه تازه امسال تونسته فراموشش کنه
هانا: هومم.بریم؟
کوک: بریم
۱۴.۸k
۱۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.