⛩️🌡yummy Blood
رمان کوک، ژانر:خوناشامی
اسم:yammy Blood
کوک:بازم عینه همیشه توی قصرم داشتن پیانو مینواختم که زنگ در خورد
وایی کیه این وقت روز
در رو باز کردم
ا. ت:سلام اقا.....
ببخشید شما چرا انقد رنگتون پریده؟
کوک:کارتو بکو کاری به این کار ها نداشته باش
ا. ت:ب..ب...خ......شید خب اومدم برای شوی مد کره دعوتتون کنم طبق جست و جوی ما شما جزو زیباترین مردان هستین ولی ببخشید که میگم عجیب غریبیت شکله..... شکل.. ه خو... خوو... ناشا...ما.. یین (اب دهن قورت دادن )
کوک:بله درسته من خوناشامم مشکلیه؟ حالا زود از اینجا برو
ا. ت:اقا... اقااااا ببخشید ولی شما هنوز جواب ندادین
کوک:یه ذره فکر کردم بدم نیس یه ذره معروف شم و با مردم عادی در ارتباط باشم، باشه قبوله
ا. ت:مر... مرسی
ا. ت ویو:
ا. ت:خیلی ترسیده بودم اولین بارمه خوناشام واقعی میبینم
و با تمام سرعت از اونجا دور شدم. رسیدم شرکت و رفتم به رییسم اطلاع بدم که نصف لیست قبول کردن مصاحبه کنم باشون . رییسم خیلی باهام بدرفتاری میکرد ولی من تمام تلاشمو برای کارم میکردم و از همه پرتلاش تر بودم اما واقعا احساس میکنم رییس از من به دلایل خیلی زیادی متنفره که من دلیلشو نمیدونم. به هر حال رفتم تو
ا. ت:سلام رییس
رییس:سلام خانم مین ا. ت(سردی بدون نگاه کردن به ا. ت)
ا. ت:رییس چویون نصف لیستمون قبول کردن که بیان
رییس:کسی که اسمش جونگ کوک بود قبول کرد؟
ا. ت:بعله رییس ،رییس تا اینو شنید سرشو هیجان زده و با حیرت اورد بالا انگار اون خوناشام واقعا خاص بود
رییس:عالیه فردا اول میری مصاحبه با اون و تمام وقتتو میزاری فهمیدی؟
ا. ت:بعله رییس میتونم برم؟
رییس:بله برو خانوم مین ا. ت(لبخند)
ا. ت: انگار واقعا ایندفعه رییس ازم راضی بود و خ. شحال بود نمیدونم اون خوناشام چی داره ولی هرچیزی که داره به هر حال منم یه بار روی خوش رییسم با خودم دیدم ، هوفف رفتم خونم من تنها زندگی میکنم و مامن و بابام وقتی من بچه بودم ترکم کردن و با هم رفتن یه کشور دیگه و من با خالم زندگی کردم و،وقتی بزرگ شدم خالم رفته خارج و تنهام
ا. ت:من الان ۲۰سالمه و کاملا از پس خودم بر میام ۳ساله اینجا کار میکنم و رییس یه بارم نگام نکنه و ایندفعه بم لبخند زد و واقعا برام عجیب بود ، به هرحال مطمعنم مربوط به اون خوناشامه راستی چقد جذاب بود. اوف بیخیال ا. ت بگیر بخوابببب
ادامه دارد.....
شرط برای پارت بعد:
لایک:۱۲
ویو:۵کا
کامنت:۷تا
اسم:yammy Blood
کوک:بازم عینه همیشه توی قصرم داشتن پیانو مینواختم که زنگ در خورد
وایی کیه این وقت روز
در رو باز کردم
ا. ت:سلام اقا.....
ببخشید شما چرا انقد رنگتون پریده؟
کوک:کارتو بکو کاری به این کار ها نداشته باش
ا. ت:ب..ب...خ......شید خب اومدم برای شوی مد کره دعوتتون کنم طبق جست و جوی ما شما جزو زیباترین مردان هستین ولی ببخشید که میگم عجیب غریبیت شکله..... شکل.. ه خو... خوو... ناشا...ما.. یین (اب دهن قورت دادن )
کوک:بله درسته من خوناشامم مشکلیه؟ حالا زود از اینجا برو
ا. ت:اقا... اقااااا ببخشید ولی شما هنوز جواب ندادین
کوک:یه ذره فکر کردم بدم نیس یه ذره معروف شم و با مردم عادی در ارتباط باشم، باشه قبوله
ا. ت:مر... مرسی
ا. ت ویو:
ا. ت:خیلی ترسیده بودم اولین بارمه خوناشام واقعی میبینم
و با تمام سرعت از اونجا دور شدم. رسیدم شرکت و رفتم به رییسم اطلاع بدم که نصف لیست قبول کردن مصاحبه کنم باشون . رییسم خیلی باهام بدرفتاری میکرد ولی من تمام تلاشمو برای کارم میکردم و از همه پرتلاش تر بودم اما واقعا احساس میکنم رییس از من به دلایل خیلی زیادی متنفره که من دلیلشو نمیدونم. به هر حال رفتم تو
ا. ت:سلام رییس
رییس:سلام خانم مین ا. ت(سردی بدون نگاه کردن به ا. ت)
ا. ت:رییس چویون نصف لیستمون قبول کردن که بیان
رییس:کسی که اسمش جونگ کوک بود قبول کرد؟
ا. ت:بعله رییس ،رییس تا اینو شنید سرشو هیجان زده و با حیرت اورد بالا انگار اون خوناشام واقعا خاص بود
رییس:عالیه فردا اول میری مصاحبه با اون و تمام وقتتو میزاری فهمیدی؟
ا. ت:بعله رییس میتونم برم؟
رییس:بله برو خانوم مین ا. ت(لبخند)
ا. ت: انگار واقعا ایندفعه رییس ازم راضی بود و خ. شحال بود نمیدونم اون خوناشام چی داره ولی هرچیزی که داره به هر حال منم یه بار روی خوش رییسم با خودم دیدم ، هوفف رفتم خونم من تنها زندگی میکنم و مامن و بابام وقتی من بچه بودم ترکم کردن و با هم رفتن یه کشور دیگه و من با خالم زندگی کردم و،وقتی بزرگ شدم خالم رفته خارج و تنهام
ا. ت:من الان ۲۰سالمه و کاملا از پس خودم بر میام ۳ساله اینجا کار میکنم و رییس یه بارم نگام نکنه و ایندفعه بم لبخند زد و واقعا برام عجیب بود ، به هرحال مطمعنم مربوط به اون خوناشامه راستی چقد جذاب بود. اوف بیخیال ا. ت بگیر بخوابببب
ادامه دارد.....
شرط برای پارت بعد:
لایک:۱۲
ویو:۵کا
کامنت:۷تا
۶۸.۷k
۰۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.