سناریو
وقتیفیلمهندیمیبینی(خداییش؟این چه سمی بود اومد به ذهنم)
متیو:اولش بهت میخنده اما بعدش خودشم جذب فیلم میشه و باهم نگاه میکنین(جرررر)
.
.
.
.
تئودور:میشینه روی مبل و میگه:این چه فیلمیه؟
ا/ت:هندی!
تئودور:او...منکه نمیبینم پس میرم یه دوش بگیرم(بیشعووووور)
.
.
.
.
دراکو:ا/ت تو داقعا بعضی وقتا یه چیزیت میشه....اخه فیلم هندی؟اونم از این یارو چلاقه؟
ا/ت:همینه که هست
دراکو:خیلی خب...
.
.
.
.
لورنزو:داره پا به پات فیلم میبینه تازه خیلی کنجکاو تر از توام هست!
(زارت و پورتتتتت.....قاشت و گوشتتتت....هی خدااااا)
.
.
.
.
ریگولوس:علاقه ای نداره پس کنارت سرش توی گوشیه و کار خودشو میکنه تا تو راحت باشی(هعی...یکیم نیست باش فیلم هندی ببینیم)
.
.
.
.
تام:نه مسخره ات میکنه،نه چیزی بهت میگه،میزاره با ارامش فیلمت و ببینی فقط گه گداری بهت میگه دراز بکشی تا کمرت درد نگیره(تام رمانتیک)
متیو:اولش بهت میخنده اما بعدش خودشم جذب فیلم میشه و باهم نگاه میکنین(جرررر)
.
.
.
.
تئودور:میشینه روی مبل و میگه:این چه فیلمیه؟
ا/ت:هندی!
تئودور:او...منکه نمیبینم پس میرم یه دوش بگیرم(بیشعووووور)
.
.
.
.
دراکو:ا/ت تو داقعا بعضی وقتا یه چیزیت میشه....اخه فیلم هندی؟اونم از این یارو چلاقه؟
ا/ت:همینه که هست
دراکو:خیلی خب...
.
.
.
.
لورنزو:داره پا به پات فیلم میبینه تازه خیلی کنجکاو تر از توام هست!
(زارت و پورتتتتت.....قاشت و گوشتتتت....هی خدااااا)
.
.
.
.
ریگولوس:علاقه ای نداره پس کنارت سرش توی گوشیه و کار خودشو میکنه تا تو راحت باشی(هعی...یکیم نیست باش فیلم هندی ببینیم)
.
.
.
.
تام:نه مسخره ات میکنه،نه چیزی بهت میگه،میزاره با ارامش فیلمت و ببینی فقط گه گداری بهت میگه دراز بکشی تا کمرت درد نگیره(تام رمانتیک)
۲.۶k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.