وقتی تصادف کرد و...
پارت ۶
فردا:
ات ویو
صبح با صدای زنگ در بیدار شدم رفتم درو باز کردم
ات:بفرمایید(خوابالود)
کوک:صبح بخیر عشقم ببخشید بیدارت کردم
ات:صبح بخیر بیا تو(خوابالود)
کوک اومد داخل درو بستم و بدون توجه دوباره رفتم بالا بخوابم که انگار ینفر اومد رو تخت و از پشت محکم منو گرفت تو بغلش سرش برد تو گردم نفسای گرمش حس میکردم
ات:کوک(خوابالود)
کوک:جونم
ات:فقط میخواستم مطمئن شم اینجایی
کوک:اوهوم اینجام بغلت کردم(این تیکه برگرفته از سریال شیطان من)
نیم ساعت بعد دوباره بلند شدم کوک کنارم خواب بود رفتم صبحانه درست کردم میز رو چیدم و رفتم ی دوش بگیرم زیر اب بودم که یکی از پشت بغلم کرد
ات:جیغغغغغغغغغغ میمووووون برو بیرون
رومو برگردوندم دیدم کسی نبود حتما توهم زدم
کوک ویو
بیدار شدم صدای اب میومد حتما ات رفته حموم بعد دیدم داره با خودش حرف میزنه نگران شدم در زدم
کوک:اتت
ات:هومم
کوک:خوبی
ات:اوهومم
کوک:باشه
رفتم پایین سر میز نشستم منتظر ات تا باهم غذا بخوریم بعد ی ربع ات اومد و صبحانه خوردیم ات میز رو جمع کرد و منم ظرفارو شستم و...
شب:
ات ویو
...
ادامه دارد...
فردا:
ات ویو
صبح با صدای زنگ در بیدار شدم رفتم درو باز کردم
ات:بفرمایید(خوابالود)
کوک:صبح بخیر عشقم ببخشید بیدارت کردم
ات:صبح بخیر بیا تو(خوابالود)
کوک اومد داخل درو بستم و بدون توجه دوباره رفتم بالا بخوابم که انگار ینفر اومد رو تخت و از پشت محکم منو گرفت تو بغلش سرش برد تو گردم نفسای گرمش حس میکردم
ات:کوک(خوابالود)
کوک:جونم
ات:فقط میخواستم مطمئن شم اینجایی
کوک:اوهوم اینجام بغلت کردم(این تیکه برگرفته از سریال شیطان من)
نیم ساعت بعد دوباره بلند شدم کوک کنارم خواب بود رفتم صبحانه درست کردم میز رو چیدم و رفتم ی دوش بگیرم زیر اب بودم که یکی از پشت بغلم کرد
ات:جیغغغغغغغغغغ میمووووون برو بیرون
رومو برگردوندم دیدم کسی نبود حتما توهم زدم
کوک ویو
بیدار شدم صدای اب میومد حتما ات رفته حموم بعد دیدم داره با خودش حرف میزنه نگران شدم در زدم
کوک:اتت
ات:هومم
کوک:خوبی
ات:اوهومم
کوک:باشه
رفتم پایین سر میز نشستم منتظر ات تا باهم غذا بخوریم بعد ی ربع ات اومد و صبحانه خوردیم ات میز رو جمع کرد و منم ظرفارو شستم و...
شب:
ات ویو
...
ادامه دارد...
۱.۲k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.