p1۰
p1۰
رفتم پایین که دیدم همه همه ی غذاهارو خوردن
یونگی:یاااااااااااااا (عربده سوز)
ات:یونگی میخوایی برات رامیون درست کنم(کیدرامرا میفهمن منظورمو)
یونگی:آره
ته:هیونگ دلم میخواد بریم بیرون
یونگی:شب میریم
ته:ایوللل
نامی:هیونگ یه کتاب جدید میخوام
یونگی:برو بخر
کوک:هیونگ میخوام همه جامو تتو بزنم(جعرر)
یونگی:برو بزن
جیهوپ:من هیچی نمیخوام
یونگی: آفلییین(محبت آمیز)
جین:یااااا من از اون هیونگ ترماااا
یونگی:هیونگ فسار تخور از یورت میزنه بیرونااااا و درضمن من رئیستونم من اربابتونم
جین:باشه حالا
ویو شب*
یونگی:همه برین آماده شین تا بریم بیرون
همه:باشه
ات ویو*
رفتم تو اتاقم یه دوش ۵ مینی گرفتم موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم(میزارم) رفتم پایین همه آماده شده بودن منتظر من بودن رفتم
پریدم بغل کوک
ات:جونگکوک شی خیلی جذاب شدی همه جاتو جذاب کردی
خیلی صورتامون بهم نزدیک بود یکم همو بوسیدیم و رفتیم
نامی:خو الان کجا بریم؟
ات:بریم...اممم...بریم کافه
نامی:باشه
رسیدن*
وقتی رفتیم داخل همه بهمون داشتن نگاه میکردن همه کار کنای اونجا بهمون تعظیم کردن رفتیم نشستیم
گارسون:چی میل دارین شیش پسر جذاب و شما لیدی جذاب؟
شوگا کفری سد و اسلحشو در آورد و زد وسط سر گارسونه که...
رفتم پایین که دیدم همه همه ی غذاهارو خوردن
یونگی:یاااااااااااااا (عربده سوز)
ات:یونگی میخوایی برات رامیون درست کنم(کیدرامرا میفهمن منظورمو)
یونگی:آره
ته:هیونگ دلم میخواد بریم بیرون
یونگی:شب میریم
ته:ایوللل
نامی:هیونگ یه کتاب جدید میخوام
یونگی:برو بخر
کوک:هیونگ میخوام همه جامو تتو بزنم(جعرر)
یونگی:برو بزن
جیهوپ:من هیچی نمیخوام
یونگی: آفلییین(محبت آمیز)
جین:یااااا من از اون هیونگ ترماااا
یونگی:هیونگ فسار تخور از یورت میزنه بیرونااااا و درضمن من رئیستونم من اربابتونم
جین:باشه حالا
ویو شب*
یونگی:همه برین آماده شین تا بریم بیرون
همه:باشه
ات ویو*
رفتم تو اتاقم یه دوش ۵ مینی گرفتم موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم(میزارم) رفتم پایین همه آماده شده بودن منتظر من بودن رفتم
پریدم بغل کوک
ات:جونگکوک شی خیلی جذاب شدی همه جاتو جذاب کردی
خیلی صورتامون بهم نزدیک بود یکم همو بوسیدیم و رفتیم
نامی:خو الان کجا بریم؟
ات:بریم...اممم...بریم کافه
نامی:باشه
رسیدن*
وقتی رفتیم داخل همه بهمون داشتن نگاه میکردن همه کار کنای اونجا بهمون تعظیم کردن رفتیم نشستیم
گارسون:چی میل دارین شیش پسر جذاب و شما لیدی جذاب؟
شوگا کفری سد و اسلحشو در آورد و زد وسط سر گارسونه که...
۶.۷k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.