تفسیر قرآن
پیامهای آیه 19 سوره نمل
- يكى از اصول و شرايط رهبرى و مديريّت، سعه صدر است. حضرت سليمان جمله «لايشعرون» را آن هم از مورچه اى مى شنود، ولى به روى خود نمى آورد و لبخند مى زند. «فتبسّم»
- انتقاد وحرف حقّ را از هر كس بشنويد و از آن استقبال كنيد. (سليمان سخن مورچه را پسنديد) «فتبسّم» انتقادپذيرى، يك ارزش است.
- خداوند اولياى خود را تحت تربيت مخصوص خود قرار مى دهد. «و هم لايشعرون - فتبسّم» خداوند، سليمان را با آن مقام و سلطنتش گرفتار حرف يك مورچه مى كند تا بدين وسيله در وجود او تعادل برقرار كند.
- زمانى بايد شاد و خندان باشيم كه حتّى مورچه ها به عدالت ما اميدوار باشند. «و هم لايشعرون - فتبسّم»
- خنده انبيا، تبسّم است نه قهقهه. سليمان در حالى كه خنده اش گرفته بود، تبسّم كرد. «فتبسّم ضاحكا»
- سليمان سخنان مورچه را فهميد و به زيردستان خود توجّه كرد. «من قولها»
- دعا مخصوص هنگام اضطرار نيست؛ انبيا در اوج عظمت و قدرت دعا مى كردند. «ربّ»
- توفيق شكرگزارى را از خدا بخواهيم. «ربّ اوزعنى أن اشكر»
- انسان در برابر نعمت هايى كه تاكنون به او رسيده بايد شكر كند و در برابر مسئوليّت آينده بايد به فكر عمل صالح و جلب رضاى خدا و ملحق شدن به نيكان باشد. «اشكر - اعمل صالحا ...»
- فرزندان، هم بايد در مقابل نعمت هايى كه خداوند به آنان داده شكر كنند و هم در مقابل نعمت هايى كه به والدين آنان داده است. «علىّ و على والدىّ»
- شكر خدا تنها با زبان نيست، عمل صالح و استفاده صحيح از نعمت ها نيز شكر الهى است. «اشكر... اعمل صالحا»
- سليمان با آن كه لشكريان فراوان و حاكميّت قوى دارد و زبان حيوانات را نيز مى داند، باز به فكر عمل صالح است نه به دنبال لذّت و توسعه قدرت و افتخار. «اعمل صالحا»
- دعا وتلاش حاكمان بايد براى انجام كار خوب باشد. «اعمل صالحا»
- كار، به شرطى نيك است كه خداپسند باشد. «صالحاً ترضاه»
- كار نيكى ارزش دارد كه رضاى خدا را جلب كند، نه فقط رضاى مردم را. «صالحاً ترضاه»
- عالى ترين مقصد در حكومت صالحان، رضاى خداست. «ترضاه»
- انبيا نيز به امداد الهى نياز دارند. «اوزعنى... ادخلنى»
- زندگى در جامعه صالح ارزش است، نه زندگى در ميان مردم ناصالح، آن هم به خاطر رفاه يا درآمد و لذّت. «ادخلنى... فى عبادك الصالحين»
- برخوردارى از امكانات، و قدرت امروز خود را نشانه رسيدن به رحمت الهى ندانيد و براى رشد و تعالى خود دعا كنيد. «و ادخلنى»
- امكانات انسان، نتيجه كار او نيست بلكه از رحمت الهى سرچشمه مى گيرد. «برحمتك»
- هر كس، در هر شرايطى بايد به رحمت الهى متوسّل شود، حتّى پيامبران.«برحمتك»
- تكروى، ممنوع. «و ادخلنى برحمتك فى عبادك الصالحين»
- يكى از اصول و شرايط رهبرى و مديريّت، سعه صدر است. حضرت سليمان جمله «لايشعرون» را آن هم از مورچه اى مى شنود، ولى به روى خود نمى آورد و لبخند مى زند. «فتبسّم»
- انتقاد وحرف حقّ را از هر كس بشنويد و از آن استقبال كنيد. (سليمان سخن مورچه را پسنديد) «فتبسّم» انتقادپذيرى، يك ارزش است.
- خداوند اولياى خود را تحت تربيت مخصوص خود قرار مى دهد. «و هم لايشعرون - فتبسّم» خداوند، سليمان را با آن مقام و سلطنتش گرفتار حرف يك مورچه مى كند تا بدين وسيله در وجود او تعادل برقرار كند.
- زمانى بايد شاد و خندان باشيم كه حتّى مورچه ها به عدالت ما اميدوار باشند. «و هم لايشعرون - فتبسّم»
- خنده انبيا، تبسّم است نه قهقهه. سليمان در حالى كه خنده اش گرفته بود، تبسّم كرد. «فتبسّم ضاحكا»
- سليمان سخنان مورچه را فهميد و به زيردستان خود توجّه كرد. «من قولها»
- دعا مخصوص هنگام اضطرار نيست؛ انبيا در اوج عظمت و قدرت دعا مى كردند. «ربّ»
- توفيق شكرگزارى را از خدا بخواهيم. «ربّ اوزعنى أن اشكر»
- انسان در برابر نعمت هايى كه تاكنون به او رسيده بايد شكر كند و در برابر مسئوليّت آينده بايد به فكر عمل صالح و جلب رضاى خدا و ملحق شدن به نيكان باشد. «اشكر - اعمل صالحا ...»
- فرزندان، هم بايد در مقابل نعمت هايى كه خداوند به آنان داده شكر كنند و هم در مقابل نعمت هايى كه به والدين آنان داده است. «علىّ و على والدىّ»
- شكر خدا تنها با زبان نيست، عمل صالح و استفاده صحيح از نعمت ها نيز شكر الهى است. «اشكر... اعمل صالحا»
- سليمان با آن كه لشكريان فراوان و حاكميّت قوى دارد و زبان حيوانات را نيز مى داند، باز به فكر عمل صالح است نه به دنبال لذّت و توسعه قدرت و افتخار. «اعمل صالحا»
- دعا وتلاش حاكمان بايد براى انجام كار خوب باشد. «اعمل صالحا»
- كار، به شرطى نيك است كه خداپسند باشد. «صالحاً ترضاه»
- كار نيكى ارزش دارد كه رضاى خدا را جلب كند، نه فقط رضاى مردم را. «صالحاً ترضاه»
- عالى ترين مقصد در حكومت صالحان، رضاى خداست. «ترضاه»
- انبيا نيز به امداد الهى نياز دارند. «اوزعنى... ادخلنى»
- زندگى در جامعه صالح ارزش است، نه زندگى در ميان مردم ناصالح، آن هم به خاطر رفاه يا درآمد و لذّت. «ادخلنى... فى عبادك الصالحين»
- برخوردارى از امكانات، و قدرت امروز خود را نشانه رسيدن به رحمت الهى ندانيد و براى رشد و تعالى خود دعا كنيد. «و ادخلنى»
- امكانات انسان، نتيجه كار او نيست بلكه از رحمت الهى سرچشمه مى گيرد. «برحمتك»
- هر كس، در هر شرايطى بايد به رحمت الهى متوسّل شود، حتّى پيامبران.«برحمتك»
- تكروى، ممنوع. «و ادخلنى برحمتك فى عبادك الصالحين»
۱.۶k
۱۰ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.