♡مافیا ددی من ♡
♡مافیا ددی من ♡
Part 22
(از زبان جونگ کوک)
جیسو : اگه دستم به ا/ت بخوره چی؟
جونگ کوک :........
جیسو : من دستم نمی خوره ولی
چند دقیقه مکث کرد و بعد یکی رو صدا زد
ا/ت به به اون مردی که امد نگاه کرد
قشنگ می شد ترس رو از توی چشماش دید
چند جیسو بهش گفت
جیسو : کارت رو شروع کن
اون مرد هم سرش رو به نشانه رضایت تکان داد
و من فهمیدم که اون مرد کیه
و شروع کرد به ا/ت شلاق زدن و ا/ت هم از درد جیغ می زد و قلب من ریش ریش می شد
به به جیسو گفتم
جونگ کوک : خواهش می کنم بس فقط بگو چی می خوای
جیسو لبخند ریزی زد و به اون مرده گفت
جیسو: کافیه
جیسو : معلومه که چی می خوام ولی خب بازم می گم
تو باید با ازدواج کنی!!
Part 22
(از زبان جونگ کوک)
جیسو : اگه دستم به ا/ت بخوره چی؟
جونگ کوک :........
جیسو : من دستم نمی خوره ولی
چند دقیقه مکث کرد و بعد یکی رو صدا زد
ا/ت به به اون مردی که امد نگاه کرد
قشنگ می شد ترس رو از توی چشماش دید
چند جیسو بهش گفت
جیسو : کارت رو شروع کن
اون مرد هم سرش رو به نشانه رضایت تکان داد
و من فهمیدم که اون مرد کیه
و شروع کرد به ا/ت شلاق زدن و ا/ت هم از درد جیغ می زد و قلب من ریش ریش می شد
به به جیسو گفتم
جونگ کوک : خواهش می کنم بس فقط بگو چی می خوای
جیسو لبخند ریزی زد و به اون مرده گفت
جیسو: کافیه
جیسو : معلومه که چی می خوام ولی خب بازم می گم
تو باید با ازدواج کنی!!
۱۶.۴k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.