سناریو ری اکشن🌱
موضوع: وقتی تو دعوا انگشت فاکت رو نشون میدی
دازای:وقتی الان با همون انگشت فاکی*دمت میفهمی
فیودور: تازگیا پرو شدی بیب
چویا:بنظرت پنج راند کافیه یا بیشتر لذت ببریم
آکوتاگاوا: دیشبو یادت رفته چقدر ناله میکردی امشب قراره صد برابر ناله کنی از درد
رانپو: خیلی وقته بهت سخت نگرفتم امشب جبران میکنم
آتسوشی: ببخشید ا/ت چان ولی اون انگشت اشارست نه انگشت وسط
موضوع: وقتی ددی صداشون میکنی
دازای: اینجا نه بیبی
فیودور:احمقانست ولی دوستش دارم
چویا: از ددی چی میخوای شرابم
آکوتاگاوا: وات ددی *سرخ شدن
رانپو:یه بار دیگه بگو ددی تا ددی دنیا رو بهت بده
آتسوشی: کی من*در حال تبدیل شدن از خجالت به رب آلو
موضوع: اگه بهشون بگی بیبی گرل تنگ دوس داری یا گشاد
دازای: فکر کنم تنگ باشه سکسی تر پیش بره
فیودور: تنگم باش با دیکم بزرگش میکنم
چویا: تنگ که صدا ناله هاش بیشتر باشه
آکوتاگاوا: اگه تنگ نباشه که خوش نمیگذره
رانپو: اگه گشاد باشه نشانه خوبی نیست
موضوع: وقتی صبح بلند میشن میبینن دارین به بچه شیر میدین
دازای: قربون بچم شم که اینقدر شیر دوسته
فیودور: مثل باباش شیر میخوره که قوی شه نه مثل مامان ناز نازو
چویا:این بچه همیشه در حال شیر خوردنه خیلی جالبه سیر نمیشه دهنش صبح تا شب بازه
آکوتاگاوا: این بچه موخمو ترکوند از بس گریه میکنه
آتسوشی: اووو جیگر بابای داره شیر میخوره باز اول صبحی
پایان 😌
دازای:وقتی الان با همون انگشت فاکی*دمت میفهمی
فیودور: تازگیا پرو شدی بیب
چویا:بنظرت پنج راند کافیه یا بیشتر لذت ببریم
آکوتاگاوا: دیشبو یادت رفته چقدر ناله میکردی امشب قراره صد برابر ناله کنی از درد
رانپو: خیلی وقته بهت سخت نگرفتم امشب جبران میکنم
آتسوشی: ببخشید ا/ت چان ولی اون انگشت اشارست نه انگشت وسط
موضوع: وقتی ددی صداشون میکنی
دازای: اینجا نه بیبی
فیودور:احمقانست ولی دوستش دارم
چویا: از ددی چی میخوای شرابم
آکوتاگاوا: وات ددی *سرخ شدن
رانپو:یه بار دیگه بگو ددی تا ددی دنیا رو بهت بده
آتسوشی: کی من*در حال تبدیل شدن از خجالت به رب آلو
موضوع: اگه بهشون بگی بیبی گرل تنگ دوس داری یا گشاد
دازای: فکر کنم تنگ باشه سکسی تر پیش بره
فیودور: تنگم باش با دیکم بزرگش میکنم
چویا: تنگ که صدا ناله هاش بیشتر باشه
آکوتاگاوا: اگه تنگ نباشه که خوش نمیگذره
رانپو: اگه گشاد باشه نشانه خوبی نیست
موضوع: وقتی صبح بلند میشن میبینن دارین به بچه شیر میدین
دازای: قربون بچم شم که اینقدر شیر دوسته
فیودور: مثل باباش شیر میخوره که قوی شه نه مثل مامان ناز نازو
چویا:این بچه همیشه در حال شیر خوردنه خیلی جالبه سیر نمیشه دهنش صبح تا شب بازه
آکوتاگاوا: این بچه موخمو ترکوند از بس گریه میکنه
آتسوشی: اووو جیگر بابای داره شیر میخوره باز اول صبحی
پایان 😌
۳.۳k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.