Fakejimin
#Tag_party
#jimin
ویو ا.ت
چرا من باید عاشقش میشدم
هیچ وقت خونه نیس
اصن براش وجود دارم
از این به بعد منم آزادم
مث خودش هر گوهی دلم بخواد میخورم
رفتم تو اتاق و کموده لباسمو باز کردم
یکی از باز ترین لباسامو گرفتم و پوشیدم
به خودم رسیدم و از خنه زدم بیرون
سوار ماشین شدم و با بالا ترین سرعت رفتم بار
عا تازه من ا.تم و 1 ساله با جیمین ازدواج کردم
م جیمینو دوس داشتم اون هم منو دوس داش
ولی چند وقت بعد ازدواج جیمین اخلاقش عوض شده
هر شب میره بار
خدا میدونه هر شب کی زیرشه
رسیدم ب بار
رفتم تو
خیلی شلوغ بود
اولش ترسیدم از مردایی ک مست بودن توش
رفتم نشستم و ب مرده گفتم ی چیزی برام بیاره
ک متوجه شدم کرده زیر زیری بهم نگا میکنه
حرفی نزدم
فقط یه پوزخند زدم
بعد از چن مین برام اورد
بدون صبر کردم دادم بالا
پیک 2
پیک 4
پیک 6
همینجوذی تن تن میخوردم
ک یه نگاه سنگینی رو خودم احساس کردم
دور و ورمو نگا کردم
ک از پشستم دستم کشیده شد و رفتم تو بغل ی نفر
انقدر خورده بودم همه جا تار بود
تشخیص ندادم کی بود
فقط منو میکشید
منم بدون حرف دنبالش میرفتم
منو انداخت تو ماشین و با سرعت رف
نمد کجا رف دقیقا
پنجره رو داد پایین تا باد بخوره ب صورتم
بعد از چند مین ب خودم اومدم
نگا کردم ک دیدم جیمین داره رانندگی میکنه
ا.ت:پیادم کن
جیمین :کص نگو، فقط برسیم خونه یه جوری به فاکت بدم کن
ا.ت : هر شب یکی زیرته منو میخوای چیکار
جیمین : هه تو میبینی؟
رفتم ج بدم ک حالم بد شد.
ا.ت:فقط بریم خونه
جیمین :اوک
جیمین سری منو رسوند به خونه
همین ک وارد شدم سری رفتم حموم
یه دوش گرفتم و اومدم بیرون..
وایی خیلی بد تحریک شده بودم
حرف هم نمیتونستم بزنم
هعی، چیکار کنم
ا.ت:ج..جیمین
جیمین :عا ا.ت
از تخت بلد شدو اومد نزدیک
حتی نزاشت حرف بزنم
لباسشو گذاشت رو لبم و شروع کرد ب مک زدن
همراهی نمیکردم ک ی گاز مکم گرف
ک شروع کردم ب همراهی کردن
با اینکه تحریک شده بودم بازم باهاش مغرور بود
جیمین :الان میفهمی ب فاک دادن من یعنی چی
لباسمو تو تنم جر داد
بعد لباس خودشم در اورد
منو رو تخت گذاشت و روم خیمه زد
بعد انگشت فاکشو فرو کرد توم
عقب جلو میکرد
من هم ناله های کوتاهی میکردم
بعد از چند مین ک تو حال خودم بودم و ناله میکردم
احساس مردم یه چیز بزرگ وارد شد توم
به خودم اومدم دیدم ک جیمین دیکشو واردم کرده
و عقب جلو میکنه
ناله هام من بیشتر شد
اتاق پر شد از ناله هامون
هم لذت داش هم درد
همزمان شروع کرد به بوسیدن لبام
توم هم عقب جلو میکرد
احساس میکردم دارم جر میخورم
(دیگ ادامه نمیدم دوستان😔🌚😂)
پرش زمان)
صبح بیدار شدم ک دیدم زیر یه نفرم
اون هم رومه
تمام بدم خوش شده بود
جیمین آروم آروم چشماشو باز کرد
ک دید من زیرش سری از روم بلند شد
جیمین:حالت خوبه؟
ا:ت:اخ شکمم... آره
جیمین :امم خودتم میدونی عاشقتم... من توی بار آهنگ. درخواستی میخونم به پسرا
تو بد متوجه شدی ییب
ا.ت:وای واقعا معذرت میخوامممم
جیمین :اشکال نداره. حالا بیا بغلم
پریدم بغلش
ا.ت :دوست دارم ددی
جیمین :منم بیب
⊂#JIMIN⊃💜▽
مایل به حمایت🫠😁
#jimin
ویو ا.ت
چرا من باید عاشقش میشدم
هیچ وقت خونه نیس
اصن براش وجود دارم
از این به بعد منم آزادم
مث خودش هر گوهی دلم بخواد میخورم
رفتم تو اتاق و کموده لباسمو باز کردم
یکی از باز ترین لباسامو گرفتم و پوشیدم
به خودم رسیدم و از خنه زدم بیرون
سوار ماشین شدم و با بالا ترین سرعت رفتم بار
عا تازه من ا.تم و 1 ساله با جیمین ازدواج کردم
م جیمینو دوس داشتم اون هم منو دوس داش
ولی چند وقت بعد ازدواج جیمین اخلاقش عوض شده
هر شب میره بار
خدا میدونه هر شب کی زیرشه
رسیدم ب بار
رفتم تو
خیلی شلوغ بود
اولش ترسیدم از مردایی ک مست بودن توش
رفتم نشستم و ب مرده گفتم ی چیزی برام بیاره
ک متوجه شدم کرده زیر زیری بهم نگا میکنه
حرفی نزدم
فقط یه پوزخند زدم
بعد از چن مین برام اورد
بدون صبر کردم دادم بالا
پیک 2
پیک 4
پیک 6
همینجوذی تن تن میخوردم
ک یه نگاه سنگینی رو خودم احساس کردم
دور و ورمو نگا کردم
ک از پشستم دستم کشیده شد و رفتم تو بغل ی نفر
انقدر خورده بودم همه جا تار بود
تشخیص ندادم کی بود
فقط منو میکشید
منم بدون حرف دنبالش میرفتم
منو انداخت تو ماشین و با سرعت رف
نمد کجا رف دقیقا
پنجره رو داد پایین تا باد بخوره ب صورتم
بعد از چند مین ب خودم اومدم
نگا کردم ک دیدم جیمین داره رانندگی میکنه
ا.ت:پیادم کن
جیمین :کص نگو، فقط برسیم خونه یه جوری به فاکت بدم کن
ا.ت : هر شب یکی زیرته منو میخوای چیکار
جیمین : هه تو میبینی؟
رفتم ج بدم ک حالم بد شد.
ا.ت:فقط بریم خونه
جیمین :اوک
جیمین سری منو رسوند به خونه
همین ک وارد شدم سری رفتم حموم
یه دوش گرفتم و اومدم بیرون..
وایی خیلی بد تحریک شده بودم
حرف هم نمیتونستم بزنم
هعی، چیکار کنم
ا.ت:ج..جیمین
جیمین :عا ا.ت
از تخت بلد شدو اومد نزدیک
حتی نزاشت حرف بزنم
لباسشو گذاشت رو لبم و شروع کرد ب مک زدن
همراهی نمیکردم ک ی گاز مکم گرف
ک شروع کردم ب همراهی کردن
با اینکه تحریک شده بودم بازم باهاش مغرور بود
جیمین :الان میفهمی ب فاک دادن من یعنی چی
لباسمو تو تنم جر داد
بعد لباس خودشم در اورد
منو رو تخت گذاشت و روم خیمه زد
بعد انگشت فاکشو فرو کرد توم
عقب جلو میکرد
من هم ناله های کوتاهی میکردم
بعد از چند مین ک تو حال خودم بودم و ناله میکردم
احساس مردم یه چیز بزرگ وارد شد توم
به خودم اومدم دیدم ک جیمین دیکشو واردم کرده
و عقب جلو میکنه
ناله هام من بیشتر شد
اتاق پر شد از ناله هامون
هم لذت داش هم درد
همزمان شروع کرد به بوسیدن لبام
توم هم عقب جلو میکرد
احساس میکردم دارم جر میخورم
(دیگ ادامه نمیدم دوستان😔🌚😂)
پرش زمان)
صبح بیدار شدم ک دیدم زیر یه نفرم
اون هم رومه
تمام بدم خوش شده بود
جیمین آروم آروم چشماشو باز کرد
ک دید من زیرش سری از روم بلند شد
جیمین:حالت خوبه؟
ا:ت:اخ شکمم... آره
جیمین :امم خودتم میدونی عاشقتم... من توی بار آهنگ. درخواستی میخونم به پسرا
تو بد متوجه شدی ییب
ا.ت:وای واقعا معذرت میخوامممم
جیمین :اشکال نداره. حالا بیا بغلم
پریدم بغلش
ا.ت :دوست دارم ددی
جیمین :منم بیب
⊂#JIMIN⊃💜▽
مایل به حمایت🫠😁
۸.۲k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.